سفارش تبلیغ
صبا ویژن


امام داشت می خندید

 

بعثی ها آن روز گیر داده بودند که " شما همه اش اهل گریه و دعا و نیایش هستید و لبخند به لبتان نمی آید و اصلا بلد نیستید شاد باشید و افراطی هستید"


شاید این که بچه ها با افسرانی مشغول کار بودند که دستشان به خون دوستانشان آغشته بود، باعث شده بود که کمتر با آنها شوخی کنند و بخندند و وقتی شهیدی را پیدا می کردند، روضه می خواندند و گریه می کردند.


آنها می گفتند:" امام شما هم در هیچ کدام از فبلم ها و تصویرهایی که دیده ایم نمی خندد."


همان روز شهدا به کمکمان آمدند.


یک شهید که عکس امام روی جیبش بود؛ امام داشت می خندید!



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه: