سفارش تبلیغ
صبا ویژن


اولین یادواره شهدای منطقه ارسباران

ستاد یادواره شهدای منطقه ارسباران در نظر دارد به منظور پاسداشت رشادت­ها و از جان گذشتگیهای شهدا و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، فراخوان وبلاگ نویسی در فضای مجازی (وبلاگ­ها) باعنوان «لاله های ارسباران» را برگزار نماید.

نظر به فرارسیدن اجلاسیه یادواره شهدای منطقه ارسباران ، ستاد یادواره در نظر دارد به منظور

پاسداشت رشادت­ها و از جان گذشتگیهای شهدا و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، فراخوان

وبلاگ نویسی در فضای مجازی (وبلاگ­ها) باعنوان «لاله های ارسباران» را با موضوعات ذیل برگزار

نماید. لذا از عموم علاقمندان و وبلاگ نویسان  جهت شرکت در این فراخوان دعوت به عمل می­آید.

کلیه شرکت کنندگان می­توانندمطالبشان را در وبلاگ شخصی خود از تاریخ 15/6/90 تا

حداکثر 25/8/90 آدرس وبلاگ و مشخصات خود را به سایت  shahid-arasbaran.ir  در

قسمت تماس با ما معرفی نمایند. توضیح : از کلیه علاقمندان به شرکت در این مسابقه

 خواهشمند است پس از ثبت نام ، آدرس سایت ستاد یادواره شهدای منطقه ارسباران را

در وبلاگ خودشان لینک نمایند .
 



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                                    محورها و موضوعات مسابقه وبلاگ نویسی « لاله های ارسباران »
1-      شهداء ، دفاع مقدس و  بیداری اسلامی.
2-     شهداء و الگو گیری از نهضت سرخ عاشورا.
3-     شهداء و عمل به تکلیف ( لحظه شناسی ).
4-     شهداء و بصیرت.
5-     شهداء و ولایت پذیری

6- نکته هایی از شهدای منطقه ارسباران ( خاطره ، عکس و پوستر و ... )

نکته :‌مطالب و مقالاتی که حول محورهای فوق در وبلاگ ها ثبت و منتشر شده باشد ، پس از بررسی ، جوایزی به نفرات برگزیده اهداء‌ خواهد شد.



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


تابلو نوشته های جبهه

            

 زندگی زیباست اما شهادت زیباتر

 

آخرین ایستگاه خاک ...آخرین درجة ایمان شهادت است...

آمدیم تا انتقام سیلی زهرا(س) را بگیریم...آنان که رفتند کاری حسینی کردند، آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند وگرنه یزیدی اند...ارتشی و سپاهی دو لشکر الهی - جاده کربلا با تمام سرعت به پیش...از پذیرفتن هر گونه تیر و ترکش معذوریم...اگر راست می گی، وقتی شهید شدی من روسیاه را هم شفاعت کن....گر لذت ترک لذت بدانی دگر لذت نفس لذت ندانی ...اول پیروزی، دوم زیارت، سوم شهادت...بر خدا توکل بر ائمه توسل...بزن به خط که عشقه...بشکند دست بسیجی گردن صدام را...به پشت پیراهنم نوشته ورود تیر و ترکش ممنوع، تیر آمد و گفت: بی سوادم!!! فاتحه...به واحد اخلاص خوش آمدید (تخریب)...به یاد لب تشنه ات یا حسین...بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی(عج) شد....تا سر به بدن باشد این جامه کفن باشد...ترکش! خونة خاله از این وره...جبهه ها احتیاج به انسان ندارند بلکه انسان ها احتیاج به جبهه دارند...جگر شیر نداری سفر عشق مرو....چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش ....خرمشهر آمدیم، کربلا می آییم، قدس خواهیم آمد...خودت را فراموش کن تا از یاد نروی!!....در قاموس شهادت واژة وحشت نیست....رفیق گریه هاتم....سوی دیار عاشقان.....رو به خدا می رویم ....شنیدی کربلا وادی عشق است شنیدن کی بود ماندن دیدن....شهادت هنر مردان خداست....صدام اگر مردی خودت را بکش...فرماندهی ازآن توست یاحسین .....کاکو ماسکت کو؟!!....کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی .....کربلا رفتن خون می خواهد و مکه رفتن پول!!....گوشة چشمی یا حسین(ع)....ما فرستادگان رضاییم         از مشهد عازم کربلاییم  .... یاد شهدا مانع از انجام گناه می شود.....هر که زجرش بیش، اجرش بیشتر....مهریة بهشت ترک دنیاست....چاکرتیم امام....تا «بنده»ام تابنده ام تا «زنده»ام تا زنده ام. 



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


یک شهید امر به معروف دیگر

محمود رفت تو راه امر به معروف شهید شد،باباش خیلی دوست داشت لباس دامادی تنش کنه،اما خونسرد بود میخندید و من حرصم میگرفت،امشب خیلی دوست داشتم روضه علی اکبر بخونم اما باباش بود نمیشد خوند، کربلا هم بری نباید روضه حضرت علی اکبر رو جلو آقا بخونی!،تنهامون گذاشت، دیگه منو علی بدری بقیه بچه ها مثه اون پیدا نمیکنیم، مث مادرم حضرت زهرا بین در و دیوار جون داد،محمود محمود محمود ...!!!

 



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


فرشتگان زمینی

درمقابل این همه ایثارو گذشت مگر چه میتوان گفت؟! .....افتخار میکنم به فرشتگان زمینی که اگر نبودند ما هم نبودیم...

 

 

 




کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


فرشتگان زمینی

درمقابل این همه ایثارو گذشت مگر چه میتوان گفت؟! .....افتخار میکنم به فرشتگان زمینی که اگر نبودند ما هم نبودیم...

 

 

 




کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


تو همه خوبا سری ...

تقدیم به فرزندانی که پدرشان جاویدالاثر است 

 

تو همه خوبا سری مفقود الاثری
منم و بی پدری بابا جون
ای پیش پرواز کبوترهای زخمی
بابای مفقود الاثر بابای زخمی
تا یاد دارم برگی از تاریخ بودی
یک قاب چوبی روی دست میخ بودی
بابا توی کتابم هر چه بابا آب می داد
مادر نشانم عکس توی قاب می داد
بابا?...این جا کنار قاب عکست جان سپردم
از بس که از این هفته ها سرکوفت خوردم
تو همه خوبا تو سری مفقودالاثری
منم و بی پدری بابا جون
من بیست سالم شد هنوزم توی قابی
خوب لااقل حرفی بزن مرد حسابی
یک بار هم از گیر و دار قاب رد شد
از توی سیم خاردار قاب رد شد
برگرد تنها یک بغل بابای من باش
یا یک بغل بابا بیا و جای من باش
بابا ای دستهایت آرزوی دستهایم
ناز و ادایم مانده روی دستهایم
شاید تو هم شرمنده یک مشت خاکی
جا مانده ای در ماجرای بی پلاکی
...
بابا عیبی ندارد خاک هم باشی قبول است
یک چفیه و یک ساک هم باشی قبول است
فقط برگرد بابا
بابا عیبی ندارد خاک هم باشی قبول است
یک چفیه و یک ساک هم باشی قبول است
امشب عروسی می کنم جای تو خالیست
پای قباله جای امضای تو خالیست
ای عکسهایت روی زخم دل نمک پاش
یک بار هم بابای معلوم الاثر باش
تو همه خوبا سری مفقود الاثری
منم و بی پدری بابا جون...

 

 

 

 

 

 

 



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


شهیدی که رهبر شالش را نگه داشت + تصویر

شهید سید جمال قریشی - قافله شهداء

 


قبلا (+) هم یادی از شهدای قریشی کرده بودم. خانواده ای در روستای برغان کرج که در مدت حدود یک سال، 4 فرزند خود رو تقدیم اسلام و انقلاب کرد. خاطره امروز راجع به یکی از همون شهداست...
قبل از یکی از عملیاتها، بچه های گردان علی اکبر(ع) میرن پیش رییس جمهور وقت (مقام معظم رهبری) تا هم دیداری داشته باشند و هم روحیه ای بگیرن. تو مراسم هم سید جمال که هم مسئول تبلیغات گردان بوده و هم مداح اهل بیت(ع)، برنامه اجرا می کنه و جلوی حضرت آقا مرثیه سرایی می کنه که ایشون هم خیلی مورد تفقد قرار می ده سید جمال رو. موقع نماز وقتی حضرت آقا میان شروع کنن نماز رو سید جمال که قرار بود مکبر هم باشه شال سبزشو میندازه رو دوش آقا و میگه اینو می ذارم تا تبرک بشه و بعدا می برم تا ایشالله تو جبهه به آرزوم برسم و شهید بشم.
نماز که تموم میشه و میره شال رو بگیره آقا می فرمان که شما هم ساداتی و اگه مشکلی نداره این به عنوان تبرک پیش من بمونه که سید جمال قبول می کنه. بعدا هم حضرت آقا به برخی از دوستان تو لشگر می سپرن تا بیشتر هوای سید جمال رو داشته باشن و نذارن خط بره که حضورش برا بقیه رزمنده ها هم باعث دلگرمیه و قوت قلبه. اتفاقا تو عملیات هم تقریبا مواظب بودن که خط نره و تو عقبه بمونه. ولی تو شلوغی درگیری ها سید هم جلو می ره و به آرزوی دیرینش میرسه و به بردار شهیدش ملحق میشه.
تعریف میکنن بعدها که مجدد گردان میرن خدمت آقا و کسی دیگه بلند میشه مداحی می کنه آقا جویای احوال سید جمال میشه که بهشون میگن که سید شهید شده....
فرارزهایی از وصیتنامه شهید:
ای خدای بزرگ! خود می دانی که تنها آرزویم چیست. خدایا! دلم برای شهادت خیلی تنگ شده است. خدایا! برای من ننگ است که این همه شهدا را دیدم و بخواهم در بستر با مرگ طبیعی از دنیا بروم. برای من، خالقا! ننگ است که دوستانم، همرزمانم با فیض شهادت در صف انبیاء و شهدای کربلای حسین قرار بگیرند و من در بستر بمیرم. پدرجان! اگر برادرت و برادرزاده‌ات و دو فرزندت شهید شدند، مبادا اگر برادرانم خواستند به جبهه بروند مانع شوی، اگر تمام  فرزاندانت شهید شوند باید همه به جبهه بروند و اسلام را در تمامی دنیا سرافراز کنند.

 



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


به نام خداوند مردان جنگ

بسم رب الشهداء و الصدیقین                                             

به نام خداوند مردان جنگ
..

دلیران چون شیر و ببر و پلنگ

به نام خداوند مردان دین

ز شک رفته مردان اهل یقین

به نام یلان محمد نژاد

که شد شورشان غبطه گردباد

علی صواتانی که درخون شدند

بهیک نعره از خویش بیرون شدند


به نام کسانی کنم ابتدا

که در خاک از آنهاست جوش صدا

به نام غیوران زهرا نسب

ز خود رستگان به حق منتسب

حسن مذهبان صبور آمده

می زهر نوشان آن میکده

خراباتیان حسین آشنا

به خونرنگی مشرقین آشنا


اگر دم فرو بندم از ذکرشان

رها نیستم یکدم از فکرشان

من و یاد یاران که سر باختند

ولی بر ستم گردن افراختند

سحرگاه اعزام یادش بخیر

و گردان گمنام یادش بخیر

لباسی که خاکی تر از خاک بود

ولی چون دل عاشقان پاک بود


من و چفیه ای ساده و بی ریا

رفیقانی افتاده و بی ریا

الهی به مستان بربط شکن

به مردان توفانی خط شکن

الهی به گردان زید و کمیل


دلیران چون رعد و توفان و سیل

به آنانکه بی پا و سر آمدند

شهید از دیار خطر آمدند

به مفقود و جانباز وایثار گر


که شد تیرشان بر عدو کارگر

به مردان درکنج محبس قسم

به والفجر و بیت المقدس قسم

به خیبر که مولا برکند درش

به رأسی که صدپاره شد پیکرش

به دلتنگی کربلای چهار

به یاران بی مدفن و بی مزار

به فتح المبین و به فتح الفتوح


به توفان، به کشتی، به دریا، به نوح

به مرصاد و مردان مرگ آفرین

منافق ستیزان تیغ آتشین

به آنانکه؛که:

رسم شهادت بجاست

مرا بر ولی خدا التجاس



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


سرخی خون شهیدان=سیاهی چادر خانمها

عکس ( پوستر ) چادر مشکیرخت زیبای آسمانی را
خواهرم با غرور بر سر کن

 

نه خجالت بکش نه غمگین باش
چادرت ارزش است باور کن

 

بوی زهرا و مریم و هاجر
از پر چادرت سرازیر است

 

بشکند آن قلم که بنویسد
"روی گل ،برگ ،دست و پاگیر" است

 

حفظ و پوشیده در صدف انگار
ارزش و شأن خویش می دانی

 

با وقاری و مثل یک خورشید
پشت یک ابر تیره می مانی

 

قدمت روی شهپر جبریل
هر زمانی که راه می آیی

 

در شب چادرت تو می تابی
مثل یک قرص ماه می آیی

 

گل اگر بر سرش نباشد برگ
بی گمان زود دیده خواهد شد

 

بعد با دستهای گلچینی
ناگهان هم که چیده خواهد شد

 

خسته ای از تمام مردم شهر؟
از چه رو این قدر تو غم داری

 

نکند فکر این کنی شاید
چیزی از دیگران تو کم داری

 

در زمانی که شأن و ارزش جز
به دماغ و لباس و ماشین نیست

 

توی چادر بمان و ثابت کن
ارزش واقعی زن این نیست...!!!





کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


سایبری ها دیدار با رهبری می خواهند

سایبری ها دیدار با رهبری را می خواهند!

 

 

 

از پلاک عاشقان کربلایی

تا بلاگ عاشقان رهبری

جبهه های جنگ نرمت پر ز سرباز

یاورانت پر ز عشق دیدن یار

یک نظر افکن آقا جان عاشقانت

بین سنگر های وبلاگ چشم براهند

سایبری ها چشم براه نیم نگاه رهبر هستند

عاشق خندیدن های با وقار سرور هستند

بیت را جای ما هم می شود آیا آقا جان؟

 چند رکعت با تو نمازی حرف قلبی نورعینا

 

 



http://www.mkz61.parsiblog.com/

 

 

 

 

 



دوستان وبلاگ نویس برای امضای طومار درخواست دیدار با امام خامنه ای به آدرس زیر مراجعه کنند.

 

 



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


<   <<   6