یاران شهید

 

در این جا به اسامى یاران شهید امام حسین علیه السلام در واقعه کربلا اشاره مى نماییم و آن هایى که در کوفه به شرف شهادت نایل آمده اند با علامت * مشخص مى شوند:
الف ) شهداى بنى هاشم
 
1 - عباس بن على (ابوالفضل العباس علیه السلام )
2 - عبدالله بن على علیه السلام
3 - جعفر بن على علیه السلام
4 - عثمان بن على علیه السلام
5 - عبدالله (اصغر) بن على علیه السلام
6 - ابوبکر بن على علیه السلام
7 - على بن الحسین ، معروف به على اکبر علیه السلام
8 - على بن الحسین معروف به على اصغر علیه السلام
9 - قاسم بن الحسن علیه السلام
10 - عبدالله بن الحسن علیه السلام
11 - ابوبکر بن الحسن علیه السلام
12 - محمد بن عبدالله بن جعفر علیه السلام
13 - عون بن عبدالله بن جعفر علیه السلام
14 - عبدالله بن عقیل علیه السلام
15 - جعفر بن عقیل علیه السلام
16 - عبدالرحمن بن عقیل علیه السلام
17 - محمد بن ابى سعید بن عقیل علیه السلام
(237)
18 - عبدالله بن مسلم بن عقیل علیه السلام
19 - محمد بن مسلم بن عقیل علیه السلام
20 - مسلم بن عقیل علیه السلام
21 و 22 - دو طفل مسلم بن عقیل علیه السلام
ب ) شهداى غیر بنى هاشم
 
1 - ابراهیم بن حصین اسدى
2 - ابوثمامه صیداوى
3 - بوالحتوف بن حارث
4 - ابوامر نهشلى
5 - ادهم بن امیه عبدى
6 - اسلم بن عمرو (غلام امام حسین علیه السلام )
7 - امیة بن سعد طائى
8 - انس بن حارث اسدى کاهلى
9 - انیس بن معقل اصبحى
10 - ام وهب بنت عبد (همسر عبدالله بن عمیر کلبى )
11 - بریر بن خضیر همدانى
12 - بشر بن عمرو حضرمى
13 - بکر بن حى تیمى
14 - جابر بن حجاج (غلام عامر بن نهشل تیمى )
15 - جبلة بن حارث سلمانى
16 - جبلة بن على شیبانى
17 - جنادة بن حارث سلمانى
18 - جندة بن کعب انصارى
19 - جند بن حجیر خولانى
20 جون (غلام ابوذر غفارى )
21 - جوین بن مالک تمیمى
22 - حارث بن امرؤ القیس کندى
23 - حارث بن بنهان
24 - حباب بن حارث
25 - حباب بن عامر تمیمى
26 - حبشى بن قیس نهمى
27 - حبیب بن عبدالله نهشلى
28 - حبیب بن مظاهر اسدى
29 - حجاج بن بدر سعدى
30 - حجاج بن مسروق جعفى
31 - حر بن یزید ریاحى
32 - حلاس بن عمرو ازدى
33 - حنظلة بن اسعد شبامى
34 - حنظلة بن عمرو شیبانى
35 - خالد بن عمرو ازدى
36 - رافع بن عبیدالله (غلام مسلم ازدى )
37 - زاهر بن عمرو کندى
38 - زهیر بن بشر خثعمى
39 - زهیر بن سلیم ازدى
40 - زهیر بن قین بجلى
41 - زیاد بن عریب صائدى
42 - زیاد بن معقل جعفى
43 - سالم (غلام بنى مدینه )
44 - سالم (غلام عامر عبدى )
45 - سعد بن حارث انصارى
46 - سعد (غلام امیرمؤ منان علیه السلام )
47 - سعد (غلام عمرو بن خالد)
48 - سعید بن عبدالله حنفى
49 - سلیمان بن مضارب بجلى
50 - سلیمان بن رزین (غلام امام حسین علیه السلام )
(238)
51 - سوار بن منعم نهمى
52 - سوید بن عمرو خثعمى
53 - سیف بن حارث جابرى
54 - سیف بن مالک عبدى
55 - شبیب (غلام حارث بن جابرى )
56 - شوذب (غلام بنى شاکر)
57 - ضر غامة بن مالک عائذى
59 - عابس بن ابى شبیب شاکرى
60 - عامر بن حسان طائى
61 - عامر بن مسلم عبدى
62 - عباد بن مهجر جهنى
63 - عبدالله بن بشر خثعمى
64 - عبدالله بن عمیر کلبى
65 - عبدالله بن عروه غفارى
66 - عبدالله بن عفیف ازدى
67 - عبدالله بن یقطر
68 - عبدالله بن یزید عبدى
69 - عبیدالله بن یزید عبدى
70 - عبدالاعلى بن یزید کلبى
71 - عبدالرحمن بن عبدالرب انصارى
72 - عبدالرحمن بن عبدالله بن یزنى
73 - عبدالرحمن بن عروه غفارى
74 - عبدالرحمن بن عبدالله ارحبى
75 - عبدالرحمن بن مسعود تیمى
76 - عقبة بن صلت جهنى
77 - عمران بن کعب اشجعى
78 - عمر بن جناده انصارى
79 - عمر بن ضبیه ضبعى
80 - عمر بن خالد صیداوى
81 - عمرو بن خالد صیداوى
82 - عمرو بن عبدالله جندعى
83 - عمرو بن قرضه انصارى
84 - عمرو بن کعب صائدى
85 - عمرو بن مطاع جعفى
86 - عمار بن حسان طائى
87 - عمار بن سلامه دالانى
88 - عمار بن طلخب ازدى
89 - عمیر بن عبدالله مذحجى
90 - قارب (غلام امام حسین علیه السلام )
91 - قاسم بن حبیب ازدى
92 - قاسط بن زهیر تغلبى
93 - قرة بن ابى قرة غفارى
94 - قعنب بن عمر نمرى
95 - قیس بن مسهر صیداوى
96 - کردوس بن زهیر تغلبى
97 - کنانة بن عتیق تغلبى
98 - مالک بن سریع جابرى
99 - مجمع بن عبدالله عائذى
100 - مجمع بن زیاد جهنى
101 - مسلم بن عوسجه اسدى
102 - مسلم بن کثیر ازدى
103 - مسعود بن حجاج تیمى
104 - مقسط بن زهیر تغلبى
105 - منجح (غلام امام حسین علیه السلام )
106 - موقع بن ثمامه اسدى
107 - نافع بن هلال جملى
108 - نصر (غلام امیرمؤ منان علیه السلام )
109 - نعمان بن عمرو راسبى
110 - نعیم بن عجلان انصارى
111 - واضح (غلام حارث سلمانى )
112 - وهب بن عبدالله کلبى
113 - هانى بن عروه مرادى
114 - یحیى بن سلیم مازنى
115 - یزید بن ثبیط عبدى
116 - یزید بن حصین همدانى
117 - یزید بن زیاد کندى
118 - یزید ین مغفل جعفى
(239)



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


نماز جمعه
گاهى عبادات اسلامى ، غیر از جهات روحى و معنوى ، آثار و جنبه هاى سیاسى و اجتماعى هم دارد، به خصوص آنچه که به صورت آشکار و گروهى با آداب و ویژگى هاى خاص اجرا مى شود. نماز جمعه ، یکى از این آیین هاى مقدس و با شکوه است که امّت نمازگزار، در کنار برکات معنوى و ثواب عبادت ، به آثار و نتایج اجتماعى آن نیز نایل مى شود.
نماز جمعه ، مظهر شکوه اسلام و عظمت مسلمین و وحدت بخشِ صفوف و خنثى کننده توطئه ها و تفرقه افکنى هاست .
نماز جمعه ، دو رکعت است که همراه با دو خطبه از سوى امام جمعه به جاى نماز ظهر روز جمعه خوانده مى شود. در خطبه هایش ، علاوه بر دعوت به تقوا و طرح مسائل اخلاقى و سازنده که از واجبات خطبه است ، طرح مشکلات مردم و مسائل اجتماعى مسلمانان و آگاهى هاى سیاسى و هشدار نسبت به خطرها و دشمن ها و ... نیز ضرورى است و همین محتوا، به نماز جمعه تاءثیر فراوان در زمینه روشنگرى اندیشه ها مى دهد.
ضرورت شرکت مستمر در نماز جمعه ، مورد تاءکید اسلام است و اگر کسى بى دلیل و عذر در جماعت مسلمانان و نماز جمعه آن ها شرکت نکند، نشانه نوعى نفاق است .
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده است : هر کس سه جمعه پیاپى ، بدون عذر و بیمارى ، عمدا در نماز جمعه شرکت نکند بر دل او مُهرى از نفاق زده مى شود.
(138)
نماز جمعه ، حج مساکین است .(139) نماز جمعه ((یاد خدا))ست و خداوند در قرآن مى فرماید:
((یَاءَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوَّاْ إِذَا نُودِىَ لِلصَّلَو ةِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْاْ إِلَى ذِکْرِ اللّهِ وَذَرُواْ الْبَیْعَ...))
(140)
اى مؤ منان ! هرگاه به نماز روز جمعه فراخوانده مى شوید، به سوى ((یاد خدا)) بشتابید و داد و ستد را رها کنید.
روز جمعه ، روز تعطیلى مسلمانان است تا در کنار نظافت و استراحت ، به تقویت بُعد معنوى و اجتماعى خود بپردازند.
دشمنان اسلام ، که همواره در صدد تفرقه و تضعیف مسلمانان اند، از برگزارى مراسم نماز جمعه ناراحت مى شوند و تلاش در شکستن این سدّ استوار ایمانى دارند.
امام خمینى قدس سره مى فرمود: نمازهاى جمعه را با شکوه بجا بیاورید، و نمازهاى غیر جمعه را هم ، که شیطان ها از نماز مى ترسند، از مسجد مى ترسند ...


کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


ابیات برگزیده
ساده لوحان جنون از بیم محشر فارغند بیم رسوایی نباشد نامه‌ی ننوشته را

* * *

شد ره خوابیده بیدار و همان آسوده‌اند برده گویا خواب مرگ این همرهان خفته را
زود گردد چهره‌ی بی‌شرم، پامال نگاه می‌رود گلشن به غارت، باغبان خفته را

* * *

عالم از افسردگان یک چشم خواب آلود شد کو قیامت تا برانگیزد جهان خفته را؟

* * *

مشمر ز عمر خود نفس ناشمرده را دفتر مساز این ورق باد برده را
بپذیر عذر باده‌کشان را، که همچو موج در دست خویش نیست عنان، آب برده را

* * *

می‌کند باد مخالف، شور دریا را زیاد کی نصیحت می‌دهد تسکین، دل آزرده را

* * *

گریه بسیار بود، نو به وجود آمده را خاک زندان بود از چرخ فرود آمده را
ساحلی نیست بجز دامن صحرای عدم خس و خاشاک به دریای وجود آمده را

* * *

عیدست مرگ، دست به هستی فشانده را پروای باد نیست چراغ نشانده را

* * *

چند باشم زان رخ مستور، قانع با خیال ؟ در گریبان تا به کی ریزم گل ناچیده را؟

* * *

شبنم ز باغبان نکشد منت وصال معشوق در کنار بود پاک دیده را

* * *

آسمان آسوده است از بیقراری‌های ما گریه‌ی طفلان نمی‌سوزد دل گهواره را

* * *

شاید به جوی رفته کند آب بازگشت چون شد تهی ز باده، مبین خوار شیشه را
چون آمدی به کوی خرابات بی‌طلب بر طاق نه صلاح و فرود آر شیشه را
شد جهان در چشم من از رفتن جانان سیاه برد با خود میهمان من چراغ خانه را

* * *

میل دل با طاق ابروی بتان امروز نیست کج بنا کردند از اول، قبله‌ی این خانه را
آسمانها در شکست من کمرها بسته‌اند چون نگه دارم من از نه آسیا یک دانه را

* * *

عقل میزان تفاوت در میان می‌آورد عشق در یک پله دارد کعبه و بتخانه را

* * *

از خرابی چون نگه دارم دل دیوانه را؟ سیل یک مهمان ناخوانده است این ویرانه را


کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


هیچکس مانند أمیر المؤمنین علیه السلام ، عالم به کتاب خدا نبوده ا

 و محمّد بن‌ مسلم‌ و أبوحمزة‌ ثمالی‌ و جابربن‌ یزید از حضرت‌ باقر علیه‌ السّلام‌؛ و علیّ بن‌ فَضَّال‌ و فُضَیل‌ بن‌ یَسار و أبوبصیر از حضرت‌ صادق‌ علیه‌ السّلام‌، و أحمد بن‌ محمّد بن‌ حلبی‌ و محمّد بن‌ فضیل‌ از حضرت‌ رضا علیه‌ السّلام‌ روایت‌ کرده‌اند. و همچنین‌ از حضرت‌ موسی‌ بن‌ جعفر علیه‌ السّلام‌ و از زید بن‌ علی‌ و از محمّد بن‌ حنفیّه‌ و از سلمان‌ فارسی‌، و از أبوسعید خُدْری‌، و از اسمعیل‌ سدّی‌، روایت‌ شده‌ است‌ که‌ در تفسیر آیة‌ کریمة‌: قُلْ کَفَی‌ باللَهِ شَهِیدًا بَیْنِی‌ وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَـ"بِ [31].

 «بگو ای‌ پیغمبر که‌ کافی‌ است‌ که‌ گواه‌ بین‌ من‌ و شما خداوند است‌، و آن‌ کسی‌ که‌ در نزد او علم‌ کتاب‌ است‌» گفته‌اند که‌ مراد از مَنْ عنده‌ علم‌ الکتاب‌، علیّ بن‌ أبی‌طالب‌ علیه‌ السّلام‌ است‌.

 و از ابن‌ عبّاس‌ روایت‌ شده‌ است‌ که‌: لاَ وَاللهِ مَا هُوَ إلاَّ عَلِیُّ بْنُ أبِی‌طالبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ لَقَدْ کَانَ عَالرمًا بِالتَّفْسِیرِ وَالتَّأوِیلِ وَالنَّاسِخِ وَالْمَنْسُوخِ وَالْحَلاَلِ وَالْحَرَامِ.[32]

 «نه‌ سوگند به‌ خدا که‌ مراد از عالم‌ به‌ کتاب‌ در این‌ آیه‌، عبدالله‌ بن‌ سلام‌ نیست‌؛ و نیست‌ آن‌ عالم‌ مگر علیّ بن‌ أبی‌طالب‌ علیه‌ السّلام‌. هر آینه‌ تحقیقاً علی‌ عالم‌ به‌ تفسیر و تأویل‌ و ناسخ‌ و منسوخ‌ و حلال‌ و حرام‌ قرآن‌ بوده‌ است‌».

 و از ابن‌ حَنَفِیَّه‌ روایت‌ است‌ که‌: علم‌ کتاب‌ اوّل‌ و آخر در نزد علیّ بن‌ أبی‌طالب‌ علیه‌ السّلام‌ است‌.[33]

 و این‌ روایت‌ را نَطَنْزِی‌ در «خصآئص‌» روایت‌ نموده‌ است‌.

 و از امور محال‌ است‌ که‌ خداوند تعالی‌ به‌ یک‌ نفر یهودی‌ (عبدالله‌ بن‌ سلام‌) استشهاد کند؛ و او را ردیف‌ دوّم‌ از ذات‌ اقدس‌ خودش‌ بشمار آرد.

 و گفتار خداوند که‌: قُلْ کَفَی‌ بِاللَهِ شَهِیدًا بَیْنِی‌ وَ بَیْنَکُم وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَـ"بِ، [34] موافق‌ است‌ در عدد حروف‌ أبجدی‌، با گفتار ابن‌ عبّاس‌ که‌: کَلاَّ، اُنْزِلَ فِی‌ أمیرالمُؤمِنِینَ عِلِیٍّ. «أبداً اینطور نیست‌. این‌ آیه‌ راجع‌ به‌ أمیرالمؤمنین‌ علی‌ فرود آمده‌ است‌» زیرا تعداد حروف‌ هر یک‌ از آن‌ دو، هشتصد و هفده‌ میباشد.

 و عَونی‌ گوید:

 وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ وَ عِلْمُ مَا         یَکُونُ وَ مَا قَدْ کَانَ عِلْمًا مُکْتَمَا

 «علی‌ آن‌ کسی‌ است‌ که‌ در نزد او علم‌ کتاب‌ و علم‌ به‌ امور آینده‌، و علم‌ به‌ امور گذشته‌، از علوم‌ مخفیّه‌ موجود است‌.»

 و أبو مُقاتل‌ بن‌ داعی‌ عَلَوی‌ گوید:

 وَ إنَّ عِنْدَکَ عِلْمَ الْکَوْنِ أجْمَعَهُ             مَا کَانَ مِنْ سَالِفٍ مِنْهُ وَ مُؤَتَنَفِ

 «و تحقیقاً در نزد تو ای‌ علیّ، علم‌ مجموعة‌ عالم‌ تکوین‌، چه‌ آنها که‌ گذشته‌، و چه‌ آنها که‌ هنوز نیامده‌ است‌، موجود است‌.»

 و نصر بن‌ منتصر گوید:

 وَ مَنْ حَوَی‌ عِلْمَ الْکِتَابِ کُلَّهُ             عِلْمَ الَّذِی‌ یَأْتِی‌ وَ عِلْمَ مَا مَضَی‌

 «عی‌ آن‌ کسی‌ است‌ که‌ علم‌ تمام‌ کتاب‌ آفرینش‌ را در خود دارد؛ علم‌ آنچه‌ می‌آید؛ و علم‌ آنچه‌ گذشته‌ است‌.»

 و علم‌ علیّ بر تمام‌ یکایک‌ از اصحاب‌ غالب‌ آمد، حتّی‌ همگی‌ اعتراف‌ به‌ علم‌ او کرده‌؛ با او بیعت‌ نمودند[35].

 جاحِظ‌ گوید: امّت‌ اتّفاق‌ کرده‌اند که‌: صحابة‌ رسول‌ خدا، علم‌ خود را از چهار نفر می‌گرفته‌اند: عَلِیّ و ابنُ عبَّاسَّ، و ابنُ مَسْعُود، و زَیْدُ بْنُ ثَابِت‌ و جمعی‌ عُمَر بنُ خَطَّاب‌ را نیز گفته‌اند. و پس‌ از این‌ اتّفاق‌، إجماع‌ کرده‌اند بر اینکه‌: آن‌ چهار تن‌ به‌ کتاب‌ خدا واردتر بوده‌؛ و بهتر آنرا میخوانده‌اند.

 و چون‌ رسول‌ خدا صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلّم گفته‌ است‌: یَؤمُّ بِالنَّاسِ أقْرَئُهُمْ، «امامت‌ مردم‌ را آن‌ کس‌ دارد که‌ کتاب‌ خدا را بهتر میخواند» بنابراین‌ عُمَر از میان‌ این‌ پنج‌ نفر می‌افتد.

 و سپس‌ إجماع‌ کرده‌اند بر اینکه‌ پیغمبر صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلّم‌ گفته‌ است‌: الاْئِمَّةُ مِنْ قُرَیشٍ «پیشوایان‌ و امامان‌، از طائفة‌ قریش‌ هستند.» و بنابراین‌ ابنُ مَسْعُود و زَیْد میافتند، و عَلِیّ و ابنُ عبّاس‌ باقی‌ می‌مانند؛ و چون‌ هر دو نفر آنها عالم‌ و فقیه‌ و قُرَشی‌ هستند؛ به‌ جهت‌ آنکه‌ از این‌ دو نفر آن‌ که‌ سنّش‌ بیشتر است‌؛ و هجرتش‌ سابق‌تر است‌، عَلِیّ است‌؛ پس‌ ابن‌ عبّاس‌ می‌افتند و عَلِیّ برای‌ امامت‌ امّت‌ با اجماع‌ و اتّفاق‌ امّت‌ باقی‌ می‌ماند.[36]

 همة‌ صحابة‌ رسول‌ خدا مسائل‌ خود را از علیّ می‌پرسیدند؛ و علیّ از یکنفر مسأله‌ای‌ را نپرسید. و رسول‌ خدا گفته‌ است‌: إذَا اخْتَلَفْتُمْ فِی‌ شَیْءٍ فَکُونُوا مَعَ عَلِیِّ بْنِ أَبی‌طالبٍ «چون‌ در چیزی‌ اختلاف‌ کردید؛ در آن‌ چیز طبق‌ نظریّة‌ علیّ بن‌ أبی‌طالب‌ باشید!»

 عبادة‌ بن‌ صَامِتْ گوید: قَالَ عُمَرُ: اُمِرْنَا إذَا اخْتَلَفْنَا فِی‌ شَیْءٍ أنْ نُحْکَمِّ عَلِیًّا «عمر گفت‌: ما مأموریم‌ که‌ چون‌ در چیزی‌ اختلاف‌ کردیم‌؛ علی‌ را حَکَم‌ قرار دهیم‌؛ و طبق‌ رأی‌ او عمل‌ نمائیم‌.» و از همین‌ جهت‌ افرادی‌ از صحابه‌ که‌ مذکور به‌ علم‌ هستند همچون‌ سَلمان‌، و عطّار، و حُذَیْفه‌، و أبوذرّ، و أبِّی‌ بن‌ کَعْب‌، و جَابِر أنصاریّ، و ابن‌ عبّاس‌، و ابن‌ مَسْعُود، و زَیْدُ بن‌ صوحَان‌، از علیّ متابعت‌ کردند؛ و از او دور نشدند مگر زَیْد بن‌ ثابِت‌ و أبومُوسی‌ و معَاذ و عُثْمَان‌؛ و همگی‌ اینها نیز معترف‌ به‌ علم‌، و برتری‌ و زیادی‌ او در علم‌ او بوده‌اند. [37] 

نقّاش‌ در تفسیر خود گوید: ابن‌ عبّاس‌ گوید: علیّ علمی‌ را داشت‌ که‌ رسول‌ خدا به‌ او آموخته‌ بود؛ و به‌ رسول‌ خدا، خداوند تعلیم‌ نموده‌ بود؛ پس‌ علم‌ پیغمبر علم‌ خداست‌؛ و علم‌ علی‌ از علم‌ پیغمبر است‌؛ و علم‌ من‌ از علم‌ علی‌ است‌؛ و علم‌ من‌ و علم‌ همة‌ اصحاب‌ محمّد در برابر علم‌ علیّ نیست‌ مگر مانند قطره‌ای‌ در برابر هفت‌ دریا. [38]

 ضحّاک‌ گوید: از ابن‌ عبّاس‌ وارد است‌ که‌: به‌ علیّ بن‌ أبی‌طالب‌ نُه‌ دهم‌ از علم‌ داده‌ شده‌ است‌؛ و در آن‌ یک‌ دهم‌ دیگر نیز علیّ، أعلم‌ آنها بوده‌ است‌. [39]



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


یا علی سید علی
 
 
 
جانم فدای رهبر
 
 
ما همان نسل جوانیم که ثابت کــردی
در ره عشق جگـــــر دار از صد مردیــم
هر زمان یاد خمینی(ره) در سر ما افتـد
دور سیـد علی خــامنــه ای میگــردیم


کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


یا علی سید علی
 
 
 
جانم فدای رهبر
 
 
ما همان نسل جوانیم که ثابت کــردی
در ره عشق جگـــــر دار از صد مردیــم
هر زمان یاد خمینی(ره) در سر ما افتـد
دور سیـد علی خــامنــه ای میگــردیم


کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


حجاب

 

 

 

حجاب امروزه در جامعة ما در بسیاری از قسمتها کأن لم یکن شده است و به قول اهل علم اینگونه حجاب نقص غرض است چون هدف از حجاب دفع جلوه گری زن در محیط جامعه است که امروزه با این لباسها این جلوه گری دو چندان شده است و پیدا بودن حجم بدن زنان و البته با لباسهای چنین و چنان بر جلوه گری آنان افزوده است و این اصلا هدف و غرض از حجاب را تحصیل نمی نماید . پس باید این قانون در کشور ما بازنگری شود و ابعاد و خطوط قرمز آن و مجازاتهای عبور از این خطوط قرمز ، به طور روشن و صریح بیان شود ، آدم از این وضعیت یاد آن مثل شتر مرغ می افتد که نه شتر است و نه مرغ ، باید تکلیفمان لااقل برای خودمان روشن شود و بدانیم که می خواهیم برای رفع این آشفته بازار چه کنیم و البته شتر سواری دولا ، دولا نمی شود ، قانون پوشش بدین شکل که در کشور ما موجود است در هیچ کشوری وجود ندارد پس نیاز به تعریف و مشخص نمودن الزامات در پوشش استاندارد یک ایرانی است که می خواهد در اجتماع حضور پیدا کند . امروز دیگر نمی توان با یک جمله : « موهایت را بپوشان » ! کار را درست کرد که راههای فرار از این قاعده بسیار شده است آنهم از پس و پیش و بالا و پایین !! امروز باید در جامه ما هنجار و ناهنجار در مورد حجاب زنان ما معرفی شود و در مورد نابهنجاریها به طوری تبلیغات گردد که افراد بی حجاب حداقل دیگر نتوانند اینچنین گستاخانه قانون را زیر پا بگذارند و در جواب توصیه های اخلاقی دیگران با عتاب و خطاب صحبت نمایند . این امر نشان بر آن دارد که ما در تبلیغ معروف و زیبا هنجار جلوه دادن آن و معرفی ابعاد زشت بی حجابی موفق نبوده ایم و حتی به قول یکی از مسئولین امروز خود امر به معروف و نهی از منکر به عنوان بزرگترین عامل جلوگیری از فساد اجتماعی جامعه اسلامی ، « معروف » نشده است یعنی به عنوان یک عمل پسندیده در جامعه شناخته نمی شود و از قاعده منکر شدن معروف و معروف شدن منکردر آخرالزمان مستثنی نیست .

مطلب دیگر بحث امنیتی حجاب و از بین بردن امنیت توسط بی حجابان است که فرد بی حجاب در قدم اول امنیت اجتماعی خودش و حتی امنیت جانی خودش را به مخاطره می اندازد و گام در یک مسیر جنون انگیز و پر خطر می گذارد و با زیاد شدن اینگونه افراد در جامعه بستری محیا می شود که دیگران هم که در این جنون انگیزی سهیم نمی باشند . دچار ترکشها و آفتهای این بستر سازی فساد و ناامنی شوند .

اصلاً تبعات بی حجابی مانند شخصی است که از چراغ قرمز رد شده است ! یعنی همانطور که شخصی که از چراغ قرمز عبور می کند برای خود و دیگران ایجاد نا امنی می کند این مطلب برای فرد بی حجاب هم صادق است ، اما امروز زشتی این مطلب که فلان فرد از چراغ قرمز رد شده است و توجه به تبعات فاجعه آمیز آن در اکثر قریب به اتفاق افراد جامعه نهادینه شده است و این عمل را بد می دانند ولی فاجعه بی حجابی برای اکثر افراد زمانی آشکار می شود که گرفتار نیش سمی مار خوش خط و خال شهوت انگیزی شوند و نا آگاهانه و آگاهانه فاجعه های بزرگتری از فاجعه یک تصادف ( که با رد شدن از چراغ قرمز بوجود آمده است ) را به وجود می آورد . جدا از این مسئله اگر فردی که از چراغ قرمز عبور کرده قوانین اعتباری بشری را زیر پا گذاشته است در حالی که فردی که از خطوط قرمز حجاب عبور کرده است و قوانین الهی را که با تکوین و تشریع عالم در ارتباط است زیر پا گذاشته است و حالا جالبی این مطلب اینجاست که مجازات آن یکی هر روز بیشتر می شود بر عکس این که مجازاتهای در نظر گرفته شده برای بی حجاب هر روز در محیط اجرا کم رنگتر می گردد و همانطور که در مواردی که به نظم و مقررات اجتماعی مربوط است مثل عبور از چراغ قرمز و امثالهم از دو طریق عمل می شود در مورد بی حجابی و عبور از خط قرمز حجاب هم همینطور باید باشد و آن دو راه یکی فرهنگسازی از طریق رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی و دیگری گذراندن مجازاتهای مالی و غیر آن برای باز دارندگی می باشد که این دو با هم در جهت انضباط اسلامی جامعه و سلامت روانی و امنیتی اجتماع مفید و موثر خواهد بود ان شاء الله



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


هشدار به فداییان ولایت!!

اگر امروز تقوا نداشته باشید ، فردا نمی توانید جانتان را فدای رهبر کنید!

ای کسانی که دم از ولایت می زنید و خود را ولایی می دانید! ای آنانی که چشمتان به نگاه امیرتان است ، گناه اراده انسان را در راه حسینی شدن سست می کند، گناهکار همانطور که از خدای تعالی جداست از اولیای او نیز جداست!.

ان الله یعلم السر و اخفی! این دهان توست که می گوید اگر آقا بگوید برو ! می روم، اما هیچ با خود اندیشیده ای که دل باید در گرو او باشد، دلت باید مجذوب او باشد و قلبی که دوده گناه بر در و دیوار آن نشسته باشد هیچگاه نور زهرایی ولی را منعکس نمی کند و همیشه بی نور و دور خواهد ماند.

همیشه با خود می گفتم کاش من هم از آنهایی بودم که آقا به آنها توجه و عنایت خاص دارند، آنهایی که باری از اندوه دل او برمی دارند، اما میدانم که این شدنی است.

باید برای خشنودی رب العالمین برخواست و پا در مسیر ولایت نهاد و چشم از نامحرم پوشاند وبدانید که هیچ سعادتی از لبخند او به شما شیرین تر نیست!.



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


درود خدا بر علمدار نجابت


 

فاطمه (س)وجیهه ای است که ثابت کرد که زن موجودی است عظیم القدر

وملکوتی که اگر به مقام وجایگاه خویش واقف گردد،آنچنان به قله عظمت

وکمال عروج می کند که دیده عقل را نیز خیره می سازد وصاحبنظران را به

حیرت واعجاب وا می دارد.

شفیعه ای است که از ذریه ،شیعیان ومحبان خود شفاعت خواهد کرد.

سلام بر فاطمه(س)

سلام بر حیای فاطمه(س)

که از دیرباز زمین وزمان سرود نجابتش را می سراید.

سلام بر  غرور زن..

بزرگ روز عفاف ونجابت ،روز ملی حجاب بر برترین زنان،غرور حیثیت ونجابت

آنانیکه   طمع به چشم ودل کسی برای ربایش ندارند گرامی باد...




کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


سوالات و پاسخ قرآنی

 

 

گفتم: خسته ام
گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53) ::.

گفتم: هیشکی نمی دونه تو دلم چی می گذره
گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.

گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم
گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک تریم (ق/16) ::.

گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!
گفتی: فاذکرونی اذکرکم
.:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا
.:: تو چه می دونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) ::.

گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟
گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله
.:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109) ::.

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره کنی تمومه!
گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم
.:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟
گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم
.:: خدا نسبت به همه ی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::.

گفتم: دلم گرفته
گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا
.:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/58) ::.

گفتم: اصلا بی خیال! توکلت علی الله
گفتی: ان الله یحب المتوکلین
.:: خدا اونایی رو که توکل می کنن دوست داره (آل عمران/159) ::.

گفتم: خیلی چاکریم!
ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که:

و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره
.:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می کنن (حج/11)



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


<   <<   71   72   73      >