سفارش تبلیغ
صبا ویژن


مدگرایی
انسان همواره، به خصوص در دوران نوجوانی و جوانی تنوع طلب، نوگرا و لذت خواه است. اسلام که دینی جاوید و جامع است، نه تنها جلوی گرایش های فطری بشر را نگرفته، بلکه با بیان چارچوب ها و ایجاد بینش و ارائه ی الگوی عملی، سعی کرده به این گرایش های درونی جهت و عمق ببخشد; لذاست که در معارف و مسائل دینی و سیره ی ائمه(علیهم السلام) برای مدها و الگوهای بهنجار، حدود و مرزهایی تعیین شده تا از افراط و تفریط جلوگیری شود.

انسان همواره، به خصوص در دوران نوجوانی و جوانی تنوع طلب، نوگرا و لذت خواه است. اسلام که دینی جاوید و جامع است، نه تنها جلوی گرایش های فطری بشر را نگرفته، بلکه با بیان چارچوب ها و ایجاد بینش و ارائه ی الگوی عملی، سعی کرده به این گرایش های درونی جهت و عمق ببخشد; لذاست که در معارف و مسائل دینی و سیره ی ائمه(علیهم السلام) برای مدها و الگوهای بهنجار، حدود و مرزهایی تعیین شده تا از افراط و تفریط جلوگیری شود.

- علل گرایش به مدل های غربی چیست؟

 

اشاره

جسم و روان انسان مانند جهان طبیعت دارای فصول گوناگون است; جسم جوانه می زند، رشد می کند، محصول می دهد و زمستان پیری پس از مدتی از راه می رسد. روان انسان نیز گاه لبخند بهاری و گاه مهر تابستانی و گاه اشک پاییزی و گاه قهر زمستانی را تجربه می کند. این تغییر و تبدیل از ویژگی های طبیعی انسان و جهان است و در مسیر آن نوگرایی و به روز بودن خودنمایی می کند و پدیده ی اجتماعی مد و مدگرایی متولد می شود. قبل از بررسی علل گرایش به مدل های غربی، لازم است که پیش نیازهای این بحث روشن گردد.

مد و مدل چیست؟

در لغت: واژه ی مد از زبان فرانسه گرفته شده و به معنای روش و طریقه ای موقت است که طبق ذوق و سلیقه ی اهل زمان، طرز زندگی، لباس پوشیدن و غیره را تنظیم می کند. واژه ی مدل نیز از زبان فرانسه گرفته شده و به معنای الگو، نمونه و سرمشق است.

در اصطلاح: مد به معنای الگوی رفتاری است; یعنی فرد، نمونه ی رفتار و کردار مطلوب یا نامطلوب را در دیگران مشاهده می کند و خود را با آن تطبیق می دهد.

بر این اساس، مدها و الگوها فرهنگی هستند که توسط بخشی از جامعه پذیرفته می شوند و دارای دوره ای نسبتاً کوتاه اند و سپس فراموش می شوند; و مدگرایی آن است که فرد سبک لباس پوشیدن و طرز زندگی و رفتار خود را طبق آخرین الگوها تنظیم و به محض آن که الگوی جدیدی در جامعه رواج یافت از آن پیروی کند.

مد مثبت یا منفی؟

کمال طلبی، بهتر بودن و اجتماعی بودن همه از نیازهای فطری بشر است. وی نیازمند همراهی و همکاری با دیگران است و اگر این پدیده از او گرفته شود، منزوی و غیراجتماعی خواهد شد. در فرایند اجتماعی شدن، فرد با الگوها و مدهای دیگران مواجه می شود و گاهی آنها را الگوهای رفتاری خود قرار می دهد; از این بعد می توان گفت مدگرایی خوب است و تازه بودن بهتر از کهنه بودن است، اما مدزدگی بد است و مدفریبی بسیار بدتر; چرا که مد می تواند برای شخصیت فردی و اجتماعی بسیار سرنوشت ساز و خطرآفرین باشد، به گونه ای که یکی از پدیده هایی که امروزه دامن گیر جوامع بشری شده، نابهنجاری های رفتاری است که تعادل و سلامت جسمی و روانی و شخصیت فرد را دچار اختلال می کند که عمدتاً معلول اسوه ها و الگوهای نامناسب و مدزدگی و مدفریبی است. افراد باید مدگرایی به معنای تازه طلبی را از مدزدگی تفکیک کنند و با انتخاب الگوها و مدهای سالم بر رشد و شکوفایی خود بیفزایند; اسلام نیز با مدگرایی تا جایی موافق است که در جهت حفظ اصول و مبانی اعتقادی و ارزشی باشد.

مد گرایی و غرب گرایی

مدگرایی و غرب گرایی دو مفهوم متفاوت و دارای دو تعریف جداگانه هستند، اما سیر تحولات تاریخی ـ اجتماعی در ایران قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی، به گونه ای سرنوشت این دو پدیده را به هم گره زده است و هنگامی که سخن از مدگرایی به میان می آمد مفهوم فرنگ و غرب گرایی نیز به عنوان شعار و سبک زندگی برای دیگران تداعی می شد. سرچشمه ی اصلی این نوع تفکر، صنعتی شدن و مدرنیته شدن غرب است. با پیشرفت تکنولوژی و انقلاب صنعتی در غرب، سنت ها مورد نقد قرار گرفت و فرهنگ جامعه به تدریج تغییر کرد و این تغییر تدریجی به همراه تبلیغات گسترده ی سودجویان، بستر مناسبی برای شیوع مدگرایی و غرب گرایی فراهم کرد. انقلاب اسلامی با بومی کردن علم و تکنولوژی در ایران به میزان زیادی این اندیشه را خشکانده است، ولی ریشه های آن هنوز در برخی از ارکان جامعه یعنی زنان و نوجوانان و جوانان دیده می شود.

علل گرایش به مدل های بیگانه

با توجه به این که پدیده ی مدگرایی و گرایش به مدهای بیگانه یک پدیده ی اجتماعی ـ روان شناختی است، برای بررسی علل آن از دریچه ی این دو رویکرد بحث را پی می گیریم و در یک تقسیم کلی عوامل مدگرایی را به دو دسته ی علل روان شناختی (درون فردی) و اجتماعی (برون فردی) تقسیم می کنیم.

بررسی علل روان شناختی

1. تنوع طلبی و نوگرایی: انسان همواره تنوع طلب و نوگراست، به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی که دوران تجدد، نوگرایی و استقلال طلبی نامیده شده است. در این دوران، هیجان خواهی و کمال طلبی افراد رشد چشم گیری دارد و یکی از علل گرایش به مدل های نابهنجار بیگانه، تعریف نادرست از تنوع و نوگرایی در میان افراد است. افراد تحت تأثیر تعریفات دیگران از سبک ها و الگوهای مختلف، به برخی از مدهای نابهنجار رو می آورند.

2. احساس کهتری یا عقده ی حقارت: یکی از مسائل مهم در زندگی برخی از انسان ها، عقده هایی است که بر اثر تحقیرها یا ارضا نشدن برخی امیال و خواسته های او انباشته می شود که با ایجاد یک زمینه (مد غربی و زینت کردن و...) خود را نمایان می کند; عقده هایی که فرد را نسبت به خود بی اعتماد، و اراده را از او سلب می کند و فرد برای جبران آن به رفتار نابهنجار مدگرایی گرایش می یابد.

3. رقابت و چشم و هم چشمی: رقابت و چشم و هم چشمی در برخی امور سبب پیشرفت و تکامل انسان می گردد، ولی در امور مادی و مدگرایی منجر به نابهنجاری های رفتاری و کلامی می شود. برخی بدون تفکر در جوانب مسئله، خود را با دیگران مقایسه می کنند که در موارد بسیار زیادی به مسابقه تبدیل می شود. آنها می خواهند از هم سبقت بگیرند و این سبقت تا روی آوردن به جدیدترین مد کفش، لباس، تیپ و... ادامه پیدا می کند و بدین ترتیب فرد در دام مدل های فرهنگی بیگانه می افتد و سلامت روحی ـ روانی اش دچار اختلال می شود. خودبزرگ بینی و افسردگی، در شرایطی که بستر مناسب اقتصادی و روانی برای رقابت نباشد، از عوارض این پدیده ی نابهنجار و غیراخلاقی هستند.

4. جلوه نمایی و تشخّص طلبی: برخی از افراد برای خودنمایی و برتری جویی، که یکی از ضعف ها و مشکلات شخصیتی است، به مدهای غربی رومی آورند.

تورشتاین وبلن مد را وسیله ای برای این می داند که افراد، نشان دهند ثروتمندان، باشخصیت و دارای اندیشه ای خاص هستند; لذا به محض این که مدی در جامعه پیدا می شود، اشراف زادگان و ثروتمندان به سراغ این مد جدید می روند; زیرا مد قدیمی دیگر آنها را از طبقات دیگر جامعه متمایز نمی کند.

5. ضعف اراده و اختیار: یکی از ویژگی های شخصیت ناپایدار و نابهنجار، ضعف اراده است. معمولا کسانی که در برابر مدهای نابهنجار بیگانه سازش نشان می دهند، قدرت تصمیم گیری و اراده ای قوی و تصویر روشنی از خود ندارند و بر کنترل هیجانات، عواطف و بیان اندیشه های خود ناتوان هستند. این عدم اعتماد به نفس و ضعف اراده یکی از علت های مهم روان شناختیِ گرایش به مدهای نابهنجار بیگانه است.

6. دوران خاص جوانی و بحران:

جوانان احساس جزیره ای دارند و فکر می کنند همان طور که مردم یک جزیره از آزادی عمل برخوردارند، آنها نیز چنین هستند; لذا به خود اجازه می دهند تا به جنگ مسائل و مشکلات بروند، فشارهای دوران جوانی را تحمل کنند و با طی نمودن آیین های مختلفی که وجود دارد، خود را به « دوران بزرگسالی» برسانند و درجات و مراحل تحرک های اجتماعی را که نمونه ای از آن، گرایش به مدگرایی غربی است، طی نمایند.

در این دوران هویت و شخصیت فرد زمینه ی الگوپذیری بیشتری دارد; زیرا با پیدایش تغییرات جسمانی، اجتماعی و روانی، هویت پردازی می کند. همین مسئله او را به مدهای نابهنجار می کشاند.

7. هوسرانی: گرایش های شیطانی یکی از علل انحرافات انسان است و بسیاری از نابهنجاری های رفتاری، چه فردی و چه اجتماعی، از این مسئله ناشی می شود. این میل، با نام آزادی، در کشورهای بیگانه شیوع زیادی دارد و به عنوان اصل لذت مطرح است. در این اصل، مبنای همه چیز لذت است; از این رو، برخی به خاطر تبعیت از این نوع گرایش و شهوت رانی و پیروی از هوای نفس، به مدهای نابهنجار بیگانه رومی آورند.

علل اجتماعی مدگرایی

1. تبلیغ زدگی: شبکه های تلویزیونی، ماهواره ها، سایت ها، وِبلاگ ها و پایگاه های اینترنتی و مجلات از مهم ترین منابع تبلیغی مدل های بیگانه و گرایش به آن هستند. رسانه های جمعی و فردی، شبانه روز با شیوه های خلاّق و جذّاب تبلیغی و هزینه های هنگفت، سعی در رواج مدل های غربی دارند و چه بسا مدل های بیگانه به عنوان ارزش، تبلیغ می شود.

2. شرکت های تولیدی: بسیاری از شرکت های تولیدی، نقش مهمی در شیوع مد دارند. گاهی این مدها برای ارائه از طرف یک شرکت، ساعت ها مورد مطالعه و بررسی روان شناختی قرار می گیرد، تا قدرت جاذبه ی مدشناسایی و به اجتماع عرضه شود. شرکت ها در این فرایند، بازار عرضه و تقاضا را با شیوه های نوین به وجود می آورند و اجتماع را دچار تغییرات مدهای نابهنجار می کنند.

3. الگوهای نادرست: سبک زندگی انسان براساس الگوها و اندیشه ی او شکل می گیرد. بیشتر افراد معمولا مربی یا الگویی برای خود انتخاب می کنند. ممکن است این الگو در خانواده شکل بگیرد; اما مربی، معلم و استاد، از مهد کودک تا دانشگاه می توانند مُبلّغ مدهای نابهنجار غربی باشند و سبک زندگی و اندیشه ی افراد را نسبت به سیر طبیعی و بهنجار زندگی تغییر دهند.

4. تعلق به گروه: گروه های دوستی نقش مهمی در گرایش افراد به مدگرایی دارند. ترس و نگرانی از بی توجهی دوستان یا تحقیر و تمسخر آنان، یکی از علل گرایش به مدهای نابهنجار بیگانه است; زیرا فرد به گروه دوستی تعلق دارد و متعلّقات گروه را می پذیرد تا خود را فردی سازش یافته با گروه قلمداد کند و شاید تنها حاصل این سازگاری، جلب اعتماد گروه باشد.

5. لغزش های اجتماعی و فرهنگی: گاهی فضای مسموم جامعه باعث می شود راه های نفوذ مدگرایی غربی باز و هموار گردد و از این طریق تبلیغات نیز رواج پیدا می کند و هر روز تعداد مروجّان مدهای غربی افزایش می یابد.

6. ارزانی: برخی از لباس ها و وسایل مدهای نابهنجار بیگانه به راحتی و ارزان در دسترس قرار می گیرند; از این رو گرانی مدهای بهنجار برای کسانی که قدرت خرید بالایی ندارند، از علت های مهم گرایش به مدهای نابهنجار بیگانه است.

7. فرهنگ ورزشی: «ورزش وسیله ی مؤثری در پایین نگه داشتن سطح فشار روانی محسوب می شود.» و معمولا ورزشکاران برای جذب علاقه مندان و دوست داران خود، مدهای خاصی را تبلیغ می کنند که تأثیر زیادی بر افکار و باورهای آنان دارد. الگوگیری از ورزشکاران غربی نیز یکی از عوامل عمده ی گرایش به مدل های نابهنجار غربی است.

8. فضای تربیتی: نقش تعلیم و تربیت از نقش های بنیادی روحی و روانی و اجتماعی انسان است. انسان تربیت می شود تا با هنجارهای موجود در جامعه سازش داشته باشد. تربیت و به ویژه فضایی که فرد در آن تربیت می شود، نقش مهمی در الگوپذیری او دارد; از این رو یکی از علل گرایش به مدهای غربی، محرومیت از فضای تربیتی صحیح است.

9. فقر و بیکاری: فقر و بیکاری زمینه ی گرایش به مدل های نابهنجار بیگانه، به ویژه از جهت رفتاری و گفتاری را بیشتر می کند و فرد را به دام انحراف می اندازد. حضرت علی(علیه السلام)می فرماید:

من الفراغ تکون الصبوه; سبکسری دوران جوانی ناشی از بیکاری است.

10. محیط شغلی: یکی از علل گرایش به مدهای غربی، محیط شغلی است و افراد برای همراهی با دیگران یا به اجبار از مدهایی که در بین همکاران رواج می یابد پیروی می کنند.

- راهکارهای جلوگیری از گرایش به مدل های بیگانه چیست؟

سید محمد تقی قاضوی

برای جلوگیری از گرایش به مدل های غربی نیازمند رعایت اصول و فروع راهبردی زیر هستیم. البته قید اصول و فروع به این معنا نیست که اصول از ارزش بالاتری برخوردار است، بلکه به این معناست که اصول، ریشه و پایه است و فروع، شاخ و برگ آن.

اصول راهبردی

1. تعریف صحیح تکالیف و جاذبه های دینی (مدل های اسلامی): تکالیف و اعمال دینی را باید درست تعریف کرد تا افراد به فرهنگ اسلامی تمایل پیدا کنند.

اعمال دینی، نه تنها مردم را به رفتار و شیوه های تفکر مخصوصی وا می دارد، بلکه تا حدی در شیوه ی لباس پوشیدن و سکنی گزیدن آنان نیز مؤثر است. این اعمال، توده های مردم را به نحو مستمر و بی آن که زیاد برایشان محسوس باشد به نظم و انضباط وا می دارد.

2. الگوسازی برای مدل های جای گزین: محققان و متصدیان امور فرهنگی، به ویژه روان شناسان، باید مدل های مناسبی را جای گزین مدل های غربی کنند. به فرمایش مقام معظم رهبری، لباس رسمی، گام نخست در جای گزینی مدل های بومی و اسلامی به جای مدل های غربی است.در این راستا ضروری است از مدل لباس تا مدل مو و آرایش تعریف اسلامی شود و مراکزی مأمور اجرای آن گردند.

انواع الگوسازی

الف) روش عملی: مربیان و معلمان و والدین و به طور خیلی آرمانی، اعضای جامعه، با اعمال و رفتار پسندیده ی خویش می توانند الگوهای شایسته ای برای دیگران باشند; از این رو،«روش عملی» یکی از روش های بسیار مهم تربیتی است.

قرآن کریم می فرماید:

(أَ تَأْمُرُونَ النّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ) آیا مردم را به کار نیک فرمان می دهید و حال آن که خویشتن را فراموش می کنید؟

امام صادق(علیه السلام) می فرماید:

مردم را با اعمالتان، نه فقط با زبان هایتان، به سوی خدا فرا بخوانید.

طبق آماری که روان شناسان ارائه داده اند، حدود 80 درصد یادگیری از راه چشم است و فقط 13 درصد از راه گوش انجام می شود. و در ضرب المثلی آورده اند: «یک تصویر، گویاتر از هزار کلمه است.»

نوجوان و جوان به اعمال و رفتار معلم، استاد دانشگاه و والدین خود با دیدی عمیق می نگرد و تأثیر شگرفی در رفتار او به وجود می آید. او می کوشد خود را به اعمال و رفتار الگو نزدیک کند و یکی از زیباترین یا بالعکس، (هنگام مشاهده ی تناقض در رفتار و گفتار) زشت ترین اعمال الگوپذیری شکل بگیرد.

ب) روش علمی: با استفاده از شیوه های علمی، نظیر همانندسازی، مجاورت و... ـ که هر یک از شیوه ها، بحثی مستقل را می طلبد ـ می توان الگودهی مناسبی انجام داد. علاوه بر این روش ها، تعریف و تحقیق درباره ی نوع استفاده از لباس و تبیین آن برای افراد جامعه، می تواند درصد قابل توجهی از الگوهای منفی و نابهنجار را از بین ببرد. چه از علوم و تحقیقاتی که به عوارض جسمانی برخی مدل ها می پردازند و چه آنهایی که به عوارض و مضرّات روحی و روانی می پردازند. کاربرد این روش، تبلیغات مدل های غربی را کم رنگ یا بی رنگ خواهد کرد.

ج) الگوی مناسب: با توجه به نیازها و استعدادهای گوناگون افراد یک جامعه، باید الگوهای مناسب در زمینه های مختلف و با عنایت به گرایش ونوع علایق، به آنان نشان بدهند.

د) عدم تعارض الگوها: الگویی که در خانواده تعریف می شود نباید با الگویی که جامعه معرفی می کند تعارض داشته باشد تا فرد در تعارض دچار سردرگمی نشود. باید تعارض بین الگوها حل یا توجیه مناسب شود. اگر لباس به خصوصی در مدرسه ممنوع گردد و در بازار شایع باشد، یا پدر خانواده آن را به تن داشته باشد، الگوهای صحیح، جبر تلقی می شوند و فرد به انکار اصل الگوبرداری و انکار الگوهای صحیح رو می آورد.

هـ) روش تقلید: انسان همیشه می خواهد خود را با کسانی که در نظر او شرافت و موفقیّت دارند هماهنگ سازد. این احساس اگر همراه با هدایت عقل و انتخاب الگوهای مناسب و صحیح باشد، انسان را در جهت رشد کمالات و فضایل اخلاقی به پیش می برد و بر عکس، چنانچه این سرشت انسانی با تعصّب و جهل و خواسته های نفسانی همراه شود، نتایج خطرناک و زیانباری در زندگی انسان دارد.

تقلید، چهره های مختلف دارد; به عنوان مثال، ممکن است کسی نوع و کیفیّت مصرف دیگران (مانند: نوع پوشش و وسیله ی نقلیّه و یا منزل و لوازم زندگی و به ویژه وسایل و لوازم پذیرایی و ضیافت و...) را در مصارف خود الگو قرار دهد و مبنای زندگی خود را بر پایه ی تبعیّت از برخورداری های آنان، به خصوص دوستان وهمکاران خویش، فراتر بگذارد و از حدود اجتماعی و اقتصادی خود تجاوز کند.

این افراد باید بدانند تفاوت های مادی و ظاهری و تبعیت از غرب و مدگرایی، ملاک ارزش انسان ها نیست و اگر به زندگی و وضع مادّی دیگران چشم بدوزند، یقیناً به دست خویش، راحتی و آسایش خاطر را از خود و خانواده شان سلب کرده اند.

و) نظام دوستی: تعلق به گروه و انتخاب دوستان، نقش مهمی در الگوبرداری از مدهای اسلامی دارد.

معمولا بین صداقت کودکان و صداقت خواهران و برادران و والدین آنها همبستگی وجود دارد و متقابلا بین عدم صداقت و مجرمیت در والدین و بزهکاری کودکان;...

می توان در خانواده نظام خاصی برای پرداختن به شکل و مد تعریف کرد تا همه از آن نظام تبعیت کنند و چنانچه پیشنهاد جدید یا مد جدیدی خواست وارد شود، اعضای خانواده آن را بررسی کنند و تصمیم گیری ها بر اساس مبانی اسلامی صورت گیرد. این نظام را می توان به تیم های مدرسه نیز تعمیم داد و در این میان نوجوانان و جوانان نقش فعالی در نظریه پردازی خواهند داشت و دلایل رد یک نظریه نیز باید بسیار ملایم و منطقی بیان گردد.

3. شناخت شناسی، تغییر باور و تعمیق باورهای اسلامی: الگوهای افراد بر اساس باور و اعتقاد آن ها شکل می گیرد. اصلاح شناخت و تغییر باور افراد نقش مهمی در پیش گیری از گرایش به مدهای نابهنجار بیگانه دارد. آگاهی دهی و اطلاع رسانی نقش مهمی در از بین رفتن باورهای غلط دارد، به باورهای ذهنی افراد جهت می دهد و باورهای اصیل اسلامی و انقلابی را در آن ها عمق می بخشد. از راه های علمی و روان شناختی، می توان بهترین راهکار را در زمینه ی تغییر باورهای نابهنجار و تعمیق باورهای اصیل ارائه کرد.

4. تقویت مثبت و منفی: در شرایطی اگر برای کسانی که از مدل های بومی استفاده می کنند امتیازی قایل شوند و برای کسانی که به مدل های غربی گرایش دارند خنثی عمل کنند، ناخودآگاه می تواند تقویت مثبت برای مدل های اسلامی و تقویت منفی برای کسانی باشد که به مدهای غربی گرایش دارند. شرایط تقویت مثبت و منفی باید بر اساس اصول راونشناختی افراد باشد و به اقتضای فضای حاکم بر فرد و محیط پیرامون وی صورت بگیرد وگرنه منجر به لج بازی و گریز خواهد شد.

5. فراز و فرود برخوردها: نباید با اندیشه ی ابتدایی افراد درباره ی گرایش های آنها به مد مخالفت گردد، بلکه باید آنها را به مذاکره دعوت کرد; زیرا انسان نسبت به آنچه منع می شود حریص است و نباید این حرص را در افراد ایجاد کرد. از سویی دیگر، عاملان و ترویج کنندگان مدهای غربی شناسایی و با آنها برخورد اصلاحی شود.

فروع راهبردی

1. تبلیغ: باید با استفاده از تبلیغ، علمی و مدرن و روان شناسی تبلیغات، برای تبلیغ الگوهای اسلامی هزینه کرد، تا این الگوها به آسانی عرضه شوند، قابل دسترسی باشند، بسترسازی صحیح و فرهنگ سازی صورت بگیرد و برای فرهنگ بومی سرمایه گذاری شود و تا مرز شیوع پیش برود و، در همین جریان، پشت پرده ی مدل های غربی شناسانده شود.

2. ایجاد اشتغال فکری و عملی: باید برای افراد امکانات اشتغال فکری، نظیر کتابخانه یا کافی نت مذهبی و... فراهم کرد و یا وظیفه ای را به آن ها محوّل کرد تا در دوره ی خاص نوجوانی و جوانی که گرایش به نابهنجاری ها بیش تر است، فرصت گرایش به مدل های غربی را نداشته باشند.

3. کاربردی کردن الگوها: برای این که معروف در جامعه تبدیل به منکر نشود، باید الگوهای اسلامی و بومی را کاربردی کرد تا چنین احساس نشود که الگوها محدود به کتاب ها و آثار به جامانده از پیشینیان است. یکی از راه های کاربردی کردن الگوها، نرم افزاری کردن الگوهای دینی و مدل های اسلامی است; مثلا نرم افزار مدل لباس یا موهای اسلامی، آماده و به بازار عرضه شود.

4. روشنگری با روش های مدرن: در شرایط فعلی که دست رسی به مدل ها به آسانی ممکن است، باید الگوی مصرفی افراد و ذایقه ی آنها را تغییر داد. علاقه ی افراد به مد، ناشی از چه عامل مهمی است؟ این سؤال با توجه به تفاوت های فردی در افراد پاسخ های متعددی دارد. محققان با تحقیق میدانی می توانند این میزان را به دست آورند و از طریق روش های آماری و علمی مدرن به روشنگری و توجیه افراد بپردازند.

پیام

کارشناسان علوم اسلامی و اجتماعی باور دارند که برای کاهش و پیش گیری از گرایش به مدل های ناهنجار بیگانه، باید خوراک فکری و عقیدتی جوانان تأمین شود و اطلاع رسانی شایسته انجام پذیرد.

 



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه: