90/3/3:: 11:15 عصر
دلال سعید المغربی نام مشهور دختر مجاهد فلسطینی است که به یکی از سمبلهای مقاومت در میان مردم فلسطین و لبنان تبدیل شد. سمبلی که صهیونیستها از شنیدن نامش میهراسند.
به گزارش «جهان»، مجاهد فلسطینی که چند دهه پیش در عملیاتی در فلسطین اشغالی به شهادت رسید ولی جسدش همچنان در دست صهیونیستها باقی ماند و تنها پس از جنگ 33 روزه لبنان و در عملیات تبادل اسرا و اجساد شهدا به حزب الله لبنان تحویل داده شد.
دلال سعید المغربی که بود؟
«دلال سعید المغربی » متولد 1958 در فلسطین اشغالی (شهر یافا) بود که علاوه بر داشتن تهور و جسارت فراوان، زبان عبری را به خوبی عربی صحبت میکرد وی فرماندهی تیم 13 نفرهای به نام«جوخه دیریاسین » را برعهده داشت. (نامگذاری این جوخه به تلافی جنایات مناخیم بگین (نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی ) در روستایی«دیر یاسین» در حوالی قدس بود که صدها زن و کودک فلسطینی را قصابی کرد.
دلال مغربی عملیات «کمال عدوان» را رهبری میکرد عملیاتی که «ایهود باراک» وظیفه سرکوب آن را داشت. (شهید کمال عدوان سخنگوی ساف بود که در سال1973 به دست کماندوهای صهیونیستی ترور شد)
ابو جهاد، دلال را فرمانده تیم ویژه فتح کرد
«خلیل الوزیر» ملقب به ابوجهاد، مرد شماره دوی فتح از اوایل سال1978 مراحل عملی کردن طرح عملیاتی خود را آغاز کرد. و 13 نفر از مجربترین و چریکهای عضو فتح برای اجرای این عملیات که بازگشتی برایش متصور نبود انتخاب شدند. فرماندهی این تیم ویژه بر عهده دختری جوان و با انگیزه به نام «دلال سعید المغربی» قرار گفت.
خیانت سادات و خشم فلسطینیان
ماجرا از آن شروع شد که در 19 نوامبر سال 1977 با سفر غیر مترقبه «انورسادات» رییس جمهور مصر به «فلسطین اشغالی» برگ جدیدی از تاریخ فلسطینی ورق خورد.
مصری که تا چند روز پیش، مرزهایش به عنوان خط مقدم جبهه نبرد با « رژیم صهیونیستی» به شمار میرفت با تغییر رویه، دست دوستی به سوی صهیونیستها دراز کرد. همین نکته باعث میشد که تمایل به کنار آمدن با رژیم صهیونیستی در سران فلسطینی تقویت شود.
در حالی که فلسطینیان هم با چشمانی اشکبار به آیندهای میاندیشیدند که با این سفر شوم انتظارشان را میکشید.
عرفات به خوبی میدانست که این سفر سادات، روزهای سیاهی را برای «نهضت مقاومت فلسطین» به دنبال خواهد آورد.
چنین فضایی بهترین فرصت را به صهیونیستها داده بود تا فارغ از عکس العمل شدید کشورهای عربی، حسابهای خود را با فلسطینیان تسویه کند. به نظر رسید لازم است اقدامی انجام شود.
طرح یک عملیات
رهبران فتح (بزرگترین سازمان فلسطینی عضو «ساف») هدف این عملیات را توقف و یا کاهش سرعت مسیر مذاکرات صلح مصر و اسراییل میدانستند و معتقد بودند اگر این هدف هم محقق نگردد، حداقل این عملیات میتواند هشداری به مقامات صهیونیست و سران کشورهای عرب مبنی بر نادیده گرفتن «ساف» باشد.
عملیات در شب یازدهم مارس سال 1978،با حرکت یک کشتی باری کوچک آغاز شد( کشتی که در ظاهر به سوی شمال آفریقا حرکت میکرد اما تا آبهای «فلسطین اشغالی» (50 کیلومتری ساحل «تل آویو»)پیش رفت) تمامی مسافران قایقها، لباس فرم ارتش صهیونیستی را بر تن داشتند.
المغربی عملیات بزرگ ضدصهیونیستی در شهر تلآویو را رهبری میکرد
دلال المغربی فرمانده گروهی از فدائیان فلسطینی بود که هدفشان رسیدن به ساحل شهر تل آویو( پایتخت رژیم صهیونیستی) بود. این فدائیان وظیفه داشتند عملیات ضدصهیونیستی بزرگی را در «تلآویو» به اجرا درآورند که اشغالگران را به تلافیجویی وادار کند.
در مسیر حرکت به سمت ساحل، یکی از قایقهای لاستیکی واژگون شد و دو فدایی به دلیل سنگینی تجهیزات خود غرق شدند. یازده فدایی دیگر پس از یک ساعت و نیم موفق شدند خود را به ساحلی در نزدیکی بزرگراه «حیفا - تلآویو» برسانند. آنان به سمت بزرگراه حرکت کرده و در راه یک صهیونیست را که متوجه هویت آنان شده بود به قتل رساندند.
با رسیدن به بزرگراه مزبور، «دلال المغربی» دستور داد فدائیان دو اتوبوس را متوقف کنند.
فدائیان، مسافران یکی از این اتوبوسها را به اتوبوس دیگر منتقل کردند و یک اتوبوس با حدود یکصد گروگان و یازده فدایی فلسطینی به سمت «تلآویو» به حرکت درآمد. به «دلال» مأموریت داده شده بود که حتی الامکان خود را به یک هتل شلوغ در حومه جنوبی «تلآویو» برساند و مهمانان هتل را برابر آزادی چند تن از زندانیان فلسطینی به گروگان بگیرد.
این در حالی است که هم «دلال» و هم «ابوجهاد» میدانستند که تحقق چنین تبادلی بسیار دور از ذهن است زیرا اساسا «مناخیم بگین» نخست وزیر و «موشه دایان» وزیر جنگ، در موارد مشابه قبلی نشان داده بودند که به هیچ وجه نجات گروگانهای صهیونیست برایشان اهمیتی ندارد. اما دلال تمام سعی خود را به کار برد تا مطابق برنامة عملیاتی عمل کند و در حقیقت این عملیات با رویکردی بدون بازگشت طراحی شده بود.
دلال احتمال میداد با این تعداد از گروگان که به همراه دارد بتواند راهش را به سمت هدف از پیش تعیین شده باز کند. اما واحد ویژهای از ارتش صهیونیستی که ایهود باراک آن را فرماندهی میکرد به همراه نفربرهای زرهی، در دو راهی جلیلات(که در میان صهیونیستها دو راهی «کانتری کلاب» نامیده میشود) واقع در چند کیلومتری شمال تلآویو(نزدیکی شهرک صهیونیست نشین«هرتسلیا») موضع گرفت و بزرگراه را مسدود کرد.
با نزدیک شدن اتوبوس حامل فداییان و گروگانها به نظامیان صهیونیست، پیش از آنکه فرصتی برای ایجاد ارتباط و مذاکره با فدائیان پیش بیاید، چرخهای اتوبوس به گلوله بسته شد و پس از توقف آن، تبادل آتش وسیعی میان فلسطینیها و صهیونیستها در گرفت.
در کمتر از 15 دقیقه، اتوبوس به گلولهای از آتش تبدیل شد. پس از ساعاتی درگیری رودر رو میان فداییان فلسطینی و نظامیان صهیونیست که تحت فرماندهی «سروان ایهود باراک» قرار داشتند، سرانجام «دلال المغربی» بر اثر اصابت گلولهای به سرش به شهادت رسید و 8 تن از فدائیان نیز در کنارش بر خاک افتادند. همچنین 2 فدایی دیگر به چنگ صهیونیستها اسیر شدند.
علمیات دلال آمار کم سابقه کشته شدگان صهیونیست را در برداشت
با خاموش شدن آتشبارها، صهیونیستها به جمع آوری مصدومین پرداختند. آماری که در نهایت از کشته شدگان صهیونیست به دست آمد هولناک و کم سابقه بود:
37 کشته و 80 زخمی. این رکورد از تلفات تا زمان انتفاضه دوم در سال 2000 میلادی شکسته نشد.
«عملیات کمال عدوان» ساعات هولناکی را برای اهالی «تلآویو» به ارمغان آورد که هنوز هم در میان اتباع رژیم صهیونیستی و حتی صاحبنظران صهیونیست یکی از بدترین حوادث تاریخ این رژیم به شمار میآید.
این عملیات تا کنون بزرگ ترین عملیات فدایی فلسطینیان علیه اشغالگران به شمار میرود و به اعتراف تحلیل گران نظامی دولت جعلی صهیونیست، اتباع اسرائیل دیگر تا زمان جنگ 33 روزه لبنان چنین ساعات پر وحشت و هراسی را تجربه نکردند.
اجساد «دلال المغربی» و سایر فداییانی که در این عملیات به شهادت رسیده بودند در محلی موسوم به«گورستان اعداد» به خاک سپرده شد و سر انجام پس از 30 سال با تلاش حزب الله لبنان و شخص سید حسن نصرالله، در جریان «عملیات تبادل اسرا» میان حزب الله لبنان و رژیم صهیونیستی، از آرامگاههای موقتی شان خارج شده و به مقاومت اسلامی لبنان تحویل داده شده و در روز 28 تیر ماه 1387 شمسی پس از تشییع با شکوهی به خاک سپرده شدند.
توضیح عکس: ایهود باراک بر سر پیکر دلال
دلال سعید المغربی که بود؟
«دلال سعید المغربی » متولد 1958 در فلسطین اشغالی (شهر یافا) بود که علاوه بر داشتن تهور و جسارت فراوان، زبان عبری را به خوبی عربی صحبت میکرد وی فرماندهی تیم 13 نفرهای به نام«جوخه دیریاسین » را برعهده داشت. (نامگذاری این جوخه به تلافی جنایات مناخیم بگین (نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی ) در روستایی«دیر یاسین» در حوالی قدس بود که صدها زن و کودک فلسطینی را قصابی کرد.
دلال مغربی عملیات «کمال عدوان» را رهبری میکرد عملیاتی که «ایهود باراک» وظیفه سرکوب آن را داشت. (شهید کمال عدوان سخنگوی ساف بود که در سال1973 به دست کماندوهای صهیونیستی ترور شد)
ابو جهاد، دلال را فرمانده تیم ویژه فتح کرد
«خلیل الوزیر» ملقب به ابوجهاد، مرد شماره دوی فتح از اوایل سال1978 مراحل عملی کردن طرح عملیاتی خود را آغاز کرد. و 13 نفر از مجربترین و چریکهای عضو فتح برای اجرای این عملیات که بازگشتی برایش متصور نبود انتخاب شدند. فرماندهی این تیم ویژه بر عهده دختری جوان و با انگیزه به نام «دلال سعید المغربی» قرار گفت.
خیانت سادات و خشم فلسطینیان
ماجرا از آن شروع شد که در 19 نوامبر سال 1977 با سفر غیر مترقبه «انورسادات» رییس جمهور مصر به «فلسطین اشغالی» برگ جدیدی از تاریخ فلسطینی ورق خورد.
مصری که تا چند روز پیش، مرزهایش به عنوان خط مقدم جبهه نبرد با « رژیم صهیونیستی» به شمار میرفت با تغییر رویه، دست دوستی به سوی صهیونیستها دراز کرد. همین نکته باعث میشد که تمایل به کنار آمدن با رژیم صهیونیستی در سران فلسطینی تقویت شود.
در حالی که فلسطینیان هم با چشمانی اشکبار به آیندهای میاندیشیدند که با این سفر شوم انتظارشان را میکشید.
عرفات به خوبی میدانست که این سفر سادات، روزهای سیاهی را برای «نهضت مقاومت فلسطین» به دنبال خواهد آورد.
چنین فضایی بهترین فرصت را به صهیونیستها داده بود تا فارغ از عکس العمل شدید کشورهای عربی، حسابهای خود را با فلسطینیان تسویه کند. به نظر رسید لازم است اقدامی انجام شود.
طرح یک عملیات
رهبران فتح (بزرگترین سازمان فلسطینی عضو «ساف») هدف این عملیات را توقف و یا کاهش سرعت مسیر مذاکرات صلح مصر و اسراییل میدانستند و معتقد بودند اگر این هدف هم محقق نگردد، حداقل این عملیات میتواند هشداری به مقامات صهیونیست و سران کشورهای عرب مبنی بر نادیده گرفتن «ساف» باشد.
عملیات در شب یازدهم مارس سال 1978،با حرکت یک کشتی باری کوچک آغاز شد( کشتی که در ظاهر به سوی شمال آفریقا حرکت میکرد اما تا آبهای «فلسطین اشغالی» (50 کیلومتری ساحل «تل آویو»)پیش رفت) تمامی مسافران قایقها، لباس فرم ارتش صهیونیستی را بر تن داشتند.
المغربی عملیات بزرگ ضدصهیونیستی در شهر تلآویو را رهبری میکرد
دلال المغربی فرمانده گروهی از فدائیان فلسطینی بود که هدفشان رسیدن به ساحل شهر تل آویو( پایتخت رژیم صهیونیستی) بود. این فدائیان وظیفه داشتند عملیات ضدصهیونیستی بزرگی را در «تلآویو» به اجرا درآورند که اشغالگران را به تلافیجویی وادار کند.
در مسیر حرکت به سمت ساحل، یکی از قایقهای لاستیکی واژگون شد و دو فدایی به دلیل سنگینی تجهیزات خود غرق شدند. یازده فدایی دیگر پس از یک ساعت و نیم موفق شدند خود را به ساحلی در نزدیکی بزرگراه «حیفا - تلآویو» برسانند. آنان به سمت بزرگراه حرکت کرده و در راه یک صهیونیست را که متوجه هویت آنان شده بود به قتل رساندند.
با رسیدن به بزرگراه مزبور، «دلال المغربی» دستور داد فدائیان دو اتوبوس را متوقف کنند.
فدائیان، مسافران یکی از این اتوبوسها را به اتوبوس دیگر منتقل کردند و یک اتوبوس با حدود یکصد گروگان و یازده فدایی فلسطینی به سمت «تلآویو» به حرکت درآمد. به «دلال» مأموریت داده شده بود که حتی الامکان خود را به یک هتل شلوغ در حومه جنوبی «تلآویو» برساند و مهمانان هتل را برابر آزادی چند تن از زندانیان فلسطینی به گروگان بگیرد.
این در حالی است که هم «دلال» و هم «ابوجهاد» میدانستند که تحقق چنین تبادلی بسیار دور از ذهن است زیرا اساسا «مناخیم بگین» نخست وزیر و «موشه دایان» وزیر جنگ، در موارد مشابه قبلی نشان داده بودند که به هیچ وجه نجات گروگانهای صهیونیست برایشان اهمیتی ندارد. اما دلال تمام سعی خود را به کار برد تا مطابق برنامة عملیاتی عمل کند و در حقیقت این عملیات با رویکردی بدون بازگشت طراحی شده بود.
دلال احتمال میداد با این تعداد از گروگان که به همراه دارد بتواند راهش را به سمت هدف از پیش تعیین شده باز کند. اما واحد ویژهای از ارتش صهیونیستی که ایهود باراک آن را فرماندهی میکرد به همراه نفربرهای زرهی، در دو راهی جلیلات(که در میان صهیونیستها دو راهی «کانتری کلاب» نامیده میشود) واقع در چند کیلومتری شمال تلآویو(نزدیکی شهرک صهیونیست نشین«هرتسلیا») موضع گرفت و بزرگراه را مسدود کرد.
با نزدیک شدن اتوبوس حامل فداییان و گروگانها به نظامیان صهیونیست، پیش از آنکه فرصتی برای ایجاد ارتباط و مذاکره با فدائیان پیش بیاید، چرخهای اتوبوس به گلوله بسته شد و پس از توقف آن، تبادل آتش وسیعی میان فلسطینیها و صهیونیستها در گرفت.
در کمتر از 15 دقیقه، اتوبوس به گلولهای از آتش تبدیل شد. پس از ساعاتی درگیری رودر رو میان فداییان فلسطینی و نظامیان صهیونیست که تحت فرماندهی «سروان ایهود باراک» قرار داشتند، سرانجام «دلال المغربی» بر اثر اصابت گلولهای به سرش به شهادت رسید و 8 تن از فدائیان نیز در کنارش بر خاک افتادند. همچنین 2 فدایی دیگر به چنگ صهیونیستها اسیر شدند.
علمیات دلال آمار کم سابقه کشته شدگان صهیونیست را در برداشت
با خاموش شدن آتشبارها، صهیونیستها به جمع آوری مصدومین پرداختند. آماری که در نهایت از کشته شدگان صهیونیست به دست آمد هولناک و کم سابقه بود:
37 کشته و 80 زخمی. این رکورد از تلفات تا زمان انتفاضه دوم در سال 2000 میلادی شکسته نشد.
«عملیات کمال عدوان» ساعات هولناکی را برای اهالی «تلآویو» به ارمغان آورد که هنوز هم در میان اتباع رژیم صهیونیستی و حتی صاحبنظران صهیونیست یکی از بدترین حوادث تاریخ این رژیم به شمار میآید.
این عملیات تا کنون بزرگ ترین عملیات فدایی فلسطینیان علیه اشغالگران به شمار میرود و به اعتراف تحلیل گران نظامی دولت جعلی صهیونیست، اتباع اسرائیل دیگر تا زمان جنگ 33 روزه لبنان چنین ساعات پر وحشت و هراسی را تجربه نکردند.
اجساد «دلال المغربی» و سایر فداییانی که در این عملیات به شهادت رسیده بودند در محلی موسوم به«گورستان اعداد» به خاک سپرده شد و سر انجام پس از 30 سال با تلاش حزب الله لبنان و شخص سید حسن نصرالله، در جریان «عملیات تبادل اسرا» میان حزب الله لبنان و رژیم صهیونیستی، از آرامگاههای موقتی شان خارج شده و به مقاومت اسلامی لبنان تحویل داده شده و در روز 28 تیر ماه 1387 شمسی پس از تشییع با شکوهی به خاک سپرده شدند.
کلمات کلیدی :
برچسبها: