90/7/9:: 5:51 عصر
رخت زیبای آسمانی را
خواهرم با غرور بر سر کن
نه خجالت بکش نه غمگین باش
چادرت ارزش است باور کن
بوی زهرا و مریم و هاجر
از پر چادرت سرازیر است
بشکند آن قلم که بنویسد
"روی گل ،برگ ،دست و پاگیر" است
حفظ و پوشیده در صدف انگار
ارزش و شأن خویش می دانی
با وقاری و مثل یک خورشید
پشت یک ابر تیره می مانی
قدمت روی شهپر جبریل
هر زمانی که راه می آیی
در شب چادرت تو می تابی
مثل یک قرص ماه می آیی
گل اگر بر سرش نباشد برگ
بی گمان زود دیده خواهد شد
بعد با دستهای گلچینی
ناگهان هم که چیده خواهد شد
خسته ای از تمام مردم شهر؟
از چه رو این قدر تو غم داری
نکند فکر این کنی شاید
چیزی از دیگران تو کم داری
در زمانی که شأن و ارزش جز
به دماغ و لباس و ماشین نیست
توی چادر بمان و ثابت کن
ارزش واقعی زن این نیست...!!!
کلمات کلیدی :
برچسبها: