خبری در فارس خواندم که به شدت دلم را تکان داد . این خبر به این نحو آغاز می شود :
این مادر شهید مدتهاست بر سر مزار فرزند شهیدش نرفته است
خبرگزاری فارس: مادر شهید دیوارهای پکیده را نشانمان میدهد و میگوید «به آقایان بگو اگر خانه خودتان هم این طوری بود، تحمل میکردید؟»؛ بعد متوجه شدیم کسی هم نیست حتی پنجشنبهها این مادر عزیز را به بهشت زهرا (س) ببرد.
این مادر تربیت کننده ی مسیح جبهه کردستان است . او مادر شهید آشنایی است هم برای جبهه رفته ها و هم برای هم سن و سال های ما . او فرمانده بزرگی بود که بر دل های بسیاری از یارانش فرماندهی می کرد هرچند که خود را خادم بسیجان می دانست ولی در عین مسئولیت کلان در قرار گاه حمزه سید الشهدا هیچ گاه چیزی را برای خود نخواست ولی این روز ها تربیت کننده چنین فرزند برومندی ، مادر شهید بروجردی یک چیز برای خود می خواهد این که پنج شنبه ها بر سر مزار پسرش برود .
مادر شهید بروجردی شش سال است که به مشهد پسرش نرفته است و تنها خبر اغاز راهیان نور غرب را شنیده . خنده ای بر عکس شهیدش می کند و زیر لب می گوید آیا کسی حاضر است در چنین خانه ای زندگی بکند ، مگر ما خانواده ی شهید نیستیم چرا کسی به ما سری نمی زند . اگر محمد بروجردی ، شهید بروجردی شد به برکت وجود چنین مادری است . بیایم بوسه ای بر دستان این مادر بزنیم و بگوییم اگر این روز ها فراموشی عمیقی بر ذهن بسیاری از مسئولین افتاده است شما نزد خدا جایگاه والایی خواهید داشت .
مادر ، من که شما را ندیده ام ولی می گویم که برایمان دعا کنید که ما قدر شهدا را بدانیم و دنیا ما را با خود به هرزگاه فراموشی نکشاند .
کلمات کلیدی :
برچسبها: