میگفت وقتی پیکر یکی از شهداء رو آوردن.. . دخترش تابوت رو باز کرد و هی دنبال یه چیزی میگشت ... یه دفعه انگشت دست بابا رو پیدا کرد و هی انگشت رو میکشید رو سرش و میگفت : 20 ساله بابام دست رو سرم نکشیده.......