محمدتقی امانی خـدایــا
میخواهم با تو تنها باشم،
میخواهم از همه چیز چشم بپوشم،
میخواهم جز تو محبوبی و معبودی نداشته باشم،
خوش دارم که در زیر این آسمان سیاه کسی جز تو از من نداند،
کسی جز تو نیاز مرا نشنود.......
کسی جز تو مرگ مرا نبیند.........
چه بسیار مردانی که از پای همین سفره ها، میهمان خوانِ «ابا عبدالله» شدند. سفره هایی که اسباب شرمنده گی تاریخ است و البته من و شما ؛ به شرط آن که زندگی چرب و شیرینِ ما ، مجالی باقی بگذارد ... فقط میتونم بگم شهداء شرمنده ایم ...