سفارش تبلیغ
صبا ویژن


هر عقیده ای ....

 

هر عقیده ای هم که داشته باشی

این‌ها سزاوار احترام هستند...

 



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


آمدیم نبودید،وعده ی ما بهشت!

 


آقا مرتضی با انگشت روی پل نوشته بود«آمدیم نبودید،وعده‌ما بهشت!»


سربازی که آن نزدیکی‌ها نگهبانی می‌داد، گفت: شما منتظر کسی هستید؟ گفتم: بله، با یکی از رفقا قرار داشتیم؛ گفت: رفیقت آمد تا ساعت 8 هم منتظرت شد نیامدی، اما روی پل برایت با انگشت چیزی نوشته. رفتم و دیدم آقا مرتضی نوشته «آمدیم نبودید، وعده ما بهشت! سید مرتضی آوینی».


وعده ی ما بهشت!




ادامه مطلب...

کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


مقام معظم رهبری

 



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


بسم رب الزهرا

به دور مدار فاطمه میچرخد آه و فغان در، که بانو شرمنده ام ز داشتن چوب و میخ خویش
باران!
باران بیا که تر شوم نسوزم ز آتش عدو...
باران!
هرچه صدایت کرده ام نیامدی.. اینک بیا و خیس کن در خانه ی علی...
امشب علی عزادار فاطمست، بیا و ببار که امشب شب شهادت علیست...
به زانو گرفته سر فاطمه را آن شیر خدا، بیا که شکار شده با رفتن جان علی...
بند قباله شد زنجیر درد و آه من، میکشد مرا به کوچه ها، مگر نیست اینجا شهر من...

 صدای زهرا میرسد به گوش در و دیوار...
أصبحت بین کمد و کرب، فقد النبی و ظلم الوصی
تمام نیمه شب غم و غصه زدم به جان خود، دلم تنگ پدر است و درد غربت علی..
هتک والله حجابه
...
حرمت علی که شکست در خانه ی علی... عرش به لرزه در آمد با  ضربت فاطمه فألقت جنینا
غرق عشق شد خون بروی دست فاطمه
پای علی به زمین خورد کنار فاطمه





کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


ما خون دلها خورده ایم ، قرارمان برای نسل نوجوان و جوان این نبود

 

من آنروز یک عشق داشتم ؛ پیروزی یا شهادت ، بعضی ها امروز  هر ساعت ، عاشق و معشوق  آدم های غریبه می شوند  و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!

 

من آنروز از گل و لای و خاک سنگرها  بر لباسهای ساده ام  لذت می بردم و بعضی ها امروز از شلوارهای لی  خاک نما و پاره پوره خارجی !

 

من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم ، بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده  و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند !

 

من آنروز در خط مقدم برادران غریبه زیادی را می دیدم و به همه می گفتم  : خدا قوت،  نه خسته برادر!  ، بعضی ها امروز برای طرح دوستی ، فقط  با عجله از همه  می پرسند :  

 

من در شب قبل از عملیات بر دستانم  حنا می زدم  تا در جشن پیروزی  یا شهادت شرکت کنم ، بعضی ها امروز  بر چهره شان  هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند  تا به نامحرم بگویند : من   های  کلاسم ،  نگاهم کنید !

 

من آنروز در وصیت نامه ام می نوشتم : خواهرم حجاب تو بر علیه دشمن از خون من موثر تر است ، بعضی ها امروز حتی در پروفایل شان می نویسند : همیشه به روز هستم ، دوره و زمانه  عوض شده  و عشق من مد گرایی و تقلید از غربی هاست !چادر را تجربه نکرده ام ، قدیمی است !

  1c5e62f9fac9ca89950986088b9e58311.jpg

 

من آنروز در بیسیم از بچه های پشتیبان می خواستم از طرفم برای دشمن نخود و آجر و سنگ ( آتش) بفرستند ،  بعضی ها امروز به هر ناشناسی می گویند : برایم  شارژ بفرست !

 

من آنروز مشامم از بوی  دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدفم ، از آن لذت می بردم ، بعضی ها امروز از بوی الکل در انواع ادکلن های خارجی !

 

 

من آنروز خشاب و اسلحه ام را برای نابودی دشمن در بغل گرفته بودم و بعضی ها امروز سگ های نجس تزئینی گران قیمت را !

  o3.jpg

من آنروز در جبهه ، اوقات فراغتم را در چاله هایی ، قرآن و دعا می خواندم ، اسغفار می کردم و لذت می بردم ،  بعضی ها امروز در چت رو م ها  به دنبال عشق ناشناس و گمشده ساعتها به بطالت ، پرسه می زنند و روم عوض می کنند !

 

من آنروز در هنگام عملیات ، در گوشی  بیسیم ، یا زهرا(س) و یا حسین(ع)  می گفتم و بعضی ها امروز در گوشی خود ،از نفس ، عشق ، ناز و فدایت شوم به نامحرم و ناشناس!

 

  من آنروز در خط ، یک دست لباس خاکی داشتم وبا آن احساس غرور ، زیبایی و عزت کرده و شکر خدا می گفتم ،  بعضی ها امروز لباس های رنگارنگ خارجی و صورتی تزئین شده اما  خود انگاره ای زشت  که هیچگاه با تغییر مد ،از خودشان راضی نمی شوند !

  12813m214aa034-3be2-47af-b646-da40ded5b654.jpg

  من آنروز با ذکر استغفرالله وقت می گذراندم و بعضی ها امروز  با دگمه های بیجان موبایل برای اس ام اس های عاشقانه جدید  و یا کلیدهای کیبورد برای ارسال پی ام های عمومی دعوت به دوستی با نامحرمان در چت روم ها !

 

  من آنروز  باد گیرم را تا روی  دست و پا می کشیدم  تا شیمیایی نشوم و برای دفاع توان داشته باشم،  بعضی ها امروز  شلوار و مانتوی کوتاه را انتخاب کرده اند که رهگذران را هم آلوده کنند !

  12813m66e3f986-bb40-4f37-aba2-10781b9bc497.jpg

من آنروز در خط مقدم حتی مراقب عطسه هایم بودم که حضور گروهانم را به دشمن راپرت ندهم ، بعضی ها امروز بی واهمه در خیابان  قه قه می زنند و با بزک وآرایش و البسه رنگارنگ ، جلب تو جه نامحرم کرده و می گویند  : مرا نیز به حساب آورید ، آدمم !

 

من آنروز قبل از عملیات از حلالیت خواهی از همرزمانم  و بعد از عملیات ، از شکر خدا و یاد دوستان شهیدم صحبت می کردم و بعضی ها امروز از پایان سریال های عاشقانه   فارسی وان  و  من و تو   و مارک نوشیدنی های سر میز آنها !

 

من آنروز بعد از عملیات از بلندگوهای گوشه و کنار خط ، بهر نبردی بی امان ... را می شنیدم ، و بعضی ها امروز با سیستم گوش خراش ماشین بابا ، آهنگ های رپ با الفاظ رکیک به محارم !

 

من آنروز از اطلاعات شخصی  خود و دسته و گروهانم مراقبت می کردم تا دشمن از آن سوء استفاده نکند ، بعضی ها امروز  حتی مشخصات و عکس های شخصی و خانوادگی شان را بی پروا در فیس بوک و توئیتر  منتشر کرده  تا نامحرمان و بیگانگان هم آن را ببینند !

  2009-11-18_03.10.30_30uxmvm.jpg

  من آنروز در خط مقدم ساعت ها بیدار می ماندم تا دشمن غافلگیرمان نکند بعضی ها امروز ساعتها برای ملاء عام و مد نمایی ، خود را تزئین می کنند تا با کار کم بهای خود ، نامحرمان را غافلگیر کنند!

 

من آنروز  به شوق شرکت در عملیات یا به یاد همسنگران شهیدم اشک می ریختم و قصد انتقام از دشمن را داشتم ، بعضی ها امروز برای شکستهای عشقی شان افسرده اند و قصد انتقام از تمام آدمها و زمین و زمان را دارند !

  من آنروز سرنگ ضد شیمیایی بر بدن خود شلیک می کردم ، بعضی ها امروز ، گونه بر رخ خود تزریق میکنند تا مبادا حقیر باشند ، و شاید بیشتر به چشم نامحرم بیایند !

12813m613d547c-367a-42b8-b824-9026358a7613.jpg

من آنروز خواب را بر چشمانم حرام می کردم تا ذلیل حمله غافلگیرانه دشمن نشوم ، بعضی ها امروز خواب را با نگاه به مانیتور کوچک موبایل برای اعلام تعهد باطل به نامحرم ، بر خود حرام کرده اند!

نه !  این قرارمان نبود !  ما رفتیم تا شما نیز راهمان را ادامه دهید ، رفتیم تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوریم  و تو بتوانی عفت و حجاب فاطمی را بر گزینی ! رفتیم تا دشمن ، نتواند حیای شما را به بی حیایی تبدیل کند ،رفتیم تا اطاعت کنیم از قرآن و رسول و اولی الا مر ، تو هم  مراعات کن !  بر گرد و اندکی بیاندیش  ؛  ... ما خون دلها  خورده ایم !

2002933109929248618_fs.jpg

 

 

ادامه مطلب...

کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


هل من ناصر ینصرنی! بیاد شب عاشورا

 

  

گرد و غبار عملیات و خستگی ناشی از آن و فراغ یاران شهید چهره او را زیباتر کرده بود معلوم بود که درون دگرگونی دارد.

لحظات سختی بود سخنان رئیس ستاد لشکر تکلیف را بر همه روشن کرده بود او آرام حرف می زد ولی حرفهایش تلاطم عجیبی داشت و دلها را ویران می کرد از آغاز شب عاشورا و یاران امام سخن می گفت:

 برادران عزیز من، لازم است از زحمات شما و جان نثاری و جانبازی شما در این عملیات تقدیر و تشکر کنم اجرتان با سید الشهدا.

ادامه مطلب...

کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


شقایق تشنه

شقایق وحشی آزاده است و تعلقی ندارد.

در دشتهای دور، لابه‌لای سنگها می‌روید و به آب باران قناعت دارد

تا همواره تشنه باشد و بسوزد.

داغدار است و گلبرگهای سرخش را نیز گویا به خون آغشته‌اند.

شهید نیز آزاده است و فارغ، قانع، تشنه، سوخته دل و داغدار و غلطیده در خون

اما میان این دو چه نسبتی است؟



شهید آ‎وینی



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


سخنـى با معشـوق آسمـانى
 

اى مهربان !

بگذار تا در میان ستاره‏هاى شب و تنهایى شب با تو سخنى داشته باشم ؛
بگذار تا از درد جدائی ات که با غیبتت همه تکیه‏ گاه مظلومان از بین ‏رفته بنالم .
پیش از تو آب معنىِ دریا شدن نداشت ولى می دانم که با حضورت در میان مردم ، هر قطره آب معنى یک دریا را می‏دهد و حتى گیاهانى که با نبودنت اجازه زیبا شدن نداشتند با تو گلستان می‏شوند ؛ اما افسوس که بوى غیبتت به مشام تنهایی ام می‏رسد
!

ادامه مطلب...

کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


شهریار و رمضان...
 


حکمت روزه داشتـن بگـذار
                                       باز هم گفته و شنیده شود
صبرت آمــوزد و تسلط نفـس
                                      و ز تو شیطان تو رمیده شود
هر که صبرش ستون ایمان بود
                                    پشت‏ شیطان ازو خمیده شود
آفتــــاب ریــاضتی که ازو
                                      میوه معرفت رسیده شود
چه جلایی دهد به جوهر روح
                                      کادمی صافی و چکیـده شود
بذل افطار سفره عدلی است
                                       که در آفــاق گستـــریده شود
فقر بر چیده‏ دارد از خوانـی
                                       که به پای فقیر چیده شود
شب قدرش هزار ماه خداست
                                      گوش کن نکتــه پروریـده شود
از یــکی میــــوه عمـــل کـــه درو
                                       کشته شد، سی هزار چیده شود
گر تکانی خوری در آن یک شب
                                       نخـل عمــر از گنـه تکیـده شود
مفت مفروش کز بهای شبی
                                       عمرهـا باز پـس خـریده شود
روز مهلت گذشت و بر سر کوه
                                       پرتــوی مانـده تــا پریــده شـود
تا دمی مانده سر بر آر از خواب
                                        ور نه صور خــدا دمیـــده شــود
( شهریار
)



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


القائد،الامام السید علی الحسینی الخامنه ای

خامنه ای ثروتمندترین رهبر دنیاست
چرا که!!!!؟؟؟؟
خونی که در رگ ماست
همه هستی مان
جان ناقابل مان
و مختصر آبرویی که داریم
همه و همه
از آن خامنه ای است.
با این کلکسیون

 

و با این همه ثروت
ویلا ندارد… بیت دارد…
بیت که نه...
کاروانسراست
خانه اش به جای فرش
عرش دارد وگلیم وچند تکه آسمان
همه چیز ساده است
مثل خانه زهرا (س)
مثل خیمه حسین (ع)
  حسینیه امام خمینی دارد
  چفیه دارد
و عصایی که چوبش از شجره طوباست
و دست مجروحی
که ریشه در “کف العباس” دارد


کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


<      1   2   3   4   5   >>   >